Quantcast
Channel: انجمن هنر وموسیقی آذربایجان - تمامی انجمن‌ها
Viewing all 228 articles
Browse latest View live

کوچه لره سو سپ میشم

$
0
0
شعری از استاد رشید بهبودف یکی از هزاران مفاخر و نوابغ آذربایجان

کوچه لره سو سپ میشم
یار گلنده توز اولماسون
هله گلسین هله گتسین
آرالیخدا سوز اولماسون

ساما وارا اوت سالمیشام
ایستکنه قند سالمیشام
یاریم گدیپ تک گالمیشام
نه عزیز دیر یارین جانی
نه شیرین دیر یارین جانی
کوچه لره سو سپ میشم یار گلنده توز اولماسون
هله گلسین هله گتسین آرامیزدا سوز اولماسون

عذر میخواهم پری ، من نمی گنجم در آن چشمان تنگ !

$
0
0
باید از محشر گذشت !
این لجن زاری که من دیدم سزای صخره هاست
گوهر روشن دل از کان و جهانی دیگر است
عذر میخواهم پری عذر میخواهم پری،
من نمیگنجم در آن چشمان تنگ،
با دل من آسمانها نیز تنگی میکنند
روی جنگلها نمی آیم فرود.
شاخه زلفی گو مباش ، آب دریاها کفاف
تشنه این درد نیست. بره هایت میدوند.

جوی باریک عزیزم راه خود گیرو برو ،
یک شب مهتابی از این تنگنای بر فراز
کوها پر میزنم، میگذارم میروم .
ناله خود میبرم دردسر کم میکنم....
چشمهائی خیره می پاید مرا،
غرش تمساح می آید بگوش،
کبر فرعونی و سحر سامریست،
دست موسی و محمد با من است،

میروی وعده آنجا که با هم روز شب را آشتیست.

صـبـح چنـدان دور نیست.... !
استاد شهریار

takrobeye ezdevaj ba yek azari

$
0
0
Man 4 mahe k ezdevaj kardam aslan azari balad nistam
Hamsaram azarie
Kheili kheiliii az ezdevajam raziammmmmmmmm

دوران دانشجویی من در تبریز

$
0
0
سلام
تو مدت سه سال و نیمی که تبریز بودم خیلی جاها رو گشتم و با خیلی چیز ها آشنا شدم .
از غذاهای خوشمزه شون گرفته Heart تا مکان ها و افرادCool .
شاید نتونم در مورد کل آذر بایجان بنویسم ولی تا اونجا که میتونم و میدونم میخوام به زبان ساده توصیف هام رو براتون بزارم

احتمالا هر کی میخواد معرفی تبریز رو شروع کنه از ائل گلی یا همون شاه گلی شروع میکنه ولی من میخوام سنت شکنی کنم و از عون بن علی شروع کنم.


این قسمت از ویکی پدیا واسه اطلاعات جامع تر (خب دم دست بود Wink ) : عون بن علی که عینالی و عینال–زینال نیز خوانده می‌شود، کوه و آرامگاهی بر فراز رشته‌کوه سرخاب در شمال شهر تبریز است. تاورنیه در سفرنامهٔ خود، این بنا را در گذشته از کلیساهای ارامنه دانسته که مسلمانان آن را به مسجد تبدیل کرده‌اند. به اعتقاد او، پیش از ورود اسلام به ایران در محل کنونی آرامگاه عون بن علی، آتشکده و عبادتگاهی بوده که پس از اسلام به زیارتگاه تبدیل شده‌است. حافظ کربلایی نیز در واپسین سال‌های سدهٔ دهم هجری، این مکان را محل بافندگی دو برادر دانسته‌است. پس از سدهٔ دهم هجری، یکی از تکایای درویشان نعمت‌الهی در محل فعلی آرامگاه عون بن علی بوده‌است.

اما خب خیلی خیلی تغییرات رخ داده. به خاطر سرمای تبریز از ابان به بعد اونجا واقعا سرده.یه بار با سه تا از دوستام به کوه رفتیم. استاد ورزش یکی از بچه ها گفته بود هرکی یه روز خاص رو بیاد کوه من نمره امتخانش رو بیست میدم. دوستان چشمتون روز بد نبینه.ما چهار تا دختر به زور خودمون رو رسوندیم اون بالا. نه به خاطر سرما به خاطر باد شدید. باورتون بشه یا نه دو تا از دوستام اونقدر ریز نقش بودن که هر لحظه نزدیک بود باد اونا رو ببره.ماچهار تا بازو تو بازوی هم خودمون رو به مسجد بالای کوه رسوندم که البته ارزشش رو داشت

عکسی که گذاشتم از اخرین باریه که من رفتم اونجا یادش بخیر Angel
[تصویر:  PHOT0048.JPG?async]
از بالای تلکابین این عکس رو گذاشتم و همون طور که میبینید واقعا منظره دیدنی داره. انصافا قیمتهاش مناسب بود. نه مثل تهران کمر شکن.

[تصویر:  PHOT0050.JPG?async]
عکس دوم نمایی از قسمت شهدای گمنام و مسجد کوه هستش. که باز هم از بالای تلکابین گرفتم. هرکی اگه تنها یه بار میخواد بره تبریز حتما سری به این کوه بزنه و حتما سوار تلکابین بشه .رستوارن بزرگی هم بالای کوه بود. قیمتهاش مناسب بود ولی خب جای کار داشت. خیلی باید برای جذب گردشگر بیشتر از اینا تلاش بشه. ولی با این حال ما یه بار تولد دوستمون ر و اونجا جشن گرفتیم و هیشکی به سرو صداهامون کار نداشت .دمشون گرم Big GrinBig Grin

طولانی شد و میدونم که کسی حال و حوصله خوندن متنهای طولانی رو نداره پس ادامه اش رو بعدا مینویسم

راستی یکی بهم پیام بده و کمکم کنه عکسام رو تو سایت آپلود کنم. هر چه قدر دکمه افزودن پیوست زدم عکسم رو نپذیرفت که از راه دیگه ای گذاشتم. منتظر نظراتتون هستم

سلام

$
0
0
زندگی تکرار فرداهای ماست
میرسد روزی که فردا نیستیم
انجه می ماند فقط نقش نکوست
نقشها می ماند وما نیستیم

...

$
0
0
نقشه ای را تا می زنم
و جهان را توی جیبم می گذارم
تو
فقط چند سانتی متر
از من دوری!

.jpg  mandana_negahban.JPG (اندازه: 304.26 KB / تعداد دفعات دریافت: 0)

عمرومون فصلی

$
0
0
با سلام بر براساتید گرانسنگ آذربایجان

یاپراقون توکموش خزاندور عمرومون فصلی منیم
شوره زار دهریدن لاکن بهار ایستیر کونول

سنگلاخ عمرودن لرزان سوشدوم هر زمان
بو آغارموش توکلریمدن مشک ناب ایستیر کونول

گولشن عمرومده توکموش هر آغاج اوز یاپراقون
قوس قدیمدن عجب سرو وچنار ایستیر کونول

کونلریم یکسر کویر ایچره کچن بیر لحظه دور
بیلمیرم نیچون آخار چای آبشار ایستیر گونول

بو خراب قالموش رباطین جغد شومی اولموشام
ایلمیش بولبول تصور لاله زار ایستیر کونول

ناخدای کشتییم بولمم هارا لنگر سالوم
خستییم غوغای دریادن کنار ایستیر کونول

افسوس السون کئدی الدن تز جوانلیق دورانی
مزرع خشک فلکدن نوبهار ایستیر کونول

من" غریبه" مُلک دونان قیلمادی اصلن وفا
قلبیمی دایم نزار و داغدار ایستیر کونول
عزیزان گرانمهر ،حسین یوسفی رزین هستم از تبریزشاعرکی حقیر با تخلص غریب [/size][/font]که بیشتر به سرودن اشعار فارسی خصوصا شعر نو مشغولم واعتقادم بر این هست که در شعر نو حافظ های میتوانند ظهور کننداز انجا که پذیرای من شدید خوشوقتم وامیدوارم در سرودن اشعار ترکی بر حقیر کمک نموده واشکالاتم را بر طرف نمائید. با تشکر کوچک شما

چهره ی جانان

$
0
0

جان وئرن عشاقه هر دم چهره ی جانانیدور
قامت رعنادی یا اول عشوه ی پنهانیدور

خط وخالِ دلبریم الموش الیمدن اختیار
جام جم اولموش اورک یا چون دُرِ غلطانیدور

قلبیمی ذوقی الوب شأن شأن ائدوب گول برگی تک
هر ورق آئینه ی سیمای اول دلداریدور

آئینه گر صاف اولا زنگ وغبار کبریدن
جایگاه پرتو نورانی غفاریدور

وادی کثرتده یاتماز اول نگار نازنین
عالم وحدت اونوندور چون بلا سلطانیدور

بو بلالی عشقیده رسوای دهر اولموش منم
چونکه دیل آماج
تیر غمزه ی مژگانیدور

دوت الیمدن ای طبیبیم من "غریبم"یوخ کسیم
رحم ائله غربت یئرینده دیل سنه حیرانیدور

ادبیات آذربایجان در دوره ی صفویه

$
0
0
دهم هجری(شانزدهم میلادی) با حادثه‌ی بزرگی در ایران همراه بود. در سال 907ق/ 1502م اسماعیل صفوی از خاندان شیخ صفی الدین اردبیلی، پس از 12 سال تلاش و از میان بردن 50 حاکمیت محلی، سرانجام در تبریز تاجگذاری کرد. او با محور قرار دادن مذهب تشیع، حکومتی یکپارچه و متمرکز ایجاد کرد.

شاه اسماعیل به دو نکته‌ی اساسی توجه داشت: یکی مذهب تشیع و دیگری زبان ترکی. اولی پایه و اساس قدرت گیری خاندان صفویه بود و دومی عامل بسیج هواداران صفویه. در سپاهی که شاه اسماعیل برای اجرای اهدافش گردآورده بود، قبایل ترکی چون شاملو، استاجلو، تکه للو، روملو، افشار، ذوالقدر، قاجار و ارساق شرکت داشتند. این قبایل در زمان شیخ حیدر پدر شاه اسماعیل، با نام قزلباشان معروف شدند. شیخ حیدر به هوادارانش دستور داده بود که کلاه سرخ رنگی دوازده تَرک به نشانه‌ی 12 امام بر سر بگذارند.

قزلباشان هسته‌ی اصلی سپاه شاه اسماعیل را تشکیل می‌دادند. عامل ارتباط معنوی و ظاهری شاه اسماعیل با مریدانش نیز زبان ترکی بود. با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل، زبان ترکی نیرویی دوباره گرفت. شاه اسماعیل خود به ترکی شعر می‌سرود و ختایی تخلص می‌کرد. قسمت مهم اشعار او در عشق امام علی(ع) و امامان شیعه است. در زمان شاه اسماعیل، قالب قوشما(دو بیتی 11 هجایی) به وسیله‌ی شاه اسماعیل و شعرای معاصر پایه گذاری و توسعه یافته بود. قوشما از وزن‌های هجایی معمول در میان اقوام ترک بوده است. هر قوشما 2 تا 5 بند بود. نمونه‌ای از قوشما:

هرکیم شیخ صفوی‌نین امرینی توتماز یورلور بویولدا منزله چاتماز

غیر ملت اونا اعتبار ائتمز جمله عبادتین باشی دیر توحید

اشعار عاشقانه نیز با اوزان هجایی مانند قوشما، گرایلی(دو بیتی 8 هجایی) و بایاتی(دو بیتی 7 هجایی) در همین زمان پدید آمد. شاه اسماعیل خود غزل سرایی زبده بود. او از شاعران برجسته‌ی ترکی آذربایجانی است. نامه‌هایی که شاه اسماعیل برای پادشاهان عثمانی همچون سلطان مراد و سلطان سلیم می‌نوشت، به زبان ترکی بودند.

زمانی که شاه اسماعیل تبریز را از سلطان مراد آغ قویونلو گرفت و عَلَم شیعه‌گری برافراشت، ادیبان پارسی زبان دربار آغ قویونلو که عده‌ای از آنان سنّی متعصب بودند، به عثمانی رفتند. بدین ترتیب ادب ترکی از ادب پارسی پیشی گرفت. این ادیبان همچنان به کار ترویج زبان پارسی در عثمانی ادامه دادند. سلاطین عثمانی نامه‌های خود را برای شاه اسماعیل به فارسی می‌نگاشتند. اغلب شاعران آذربایجان در دربار صفوی گردآمده بودند. حبیبی شاعر معروف متولد برگشاد، ملک الشعرای دربار بود و شعری به فارسی از او در دست نیست. در دربار شاعران دیگری چون محمد امین سلطان ترکمان و برادرش محمد مؤمن بیگ به پارسی و ترکی شعر می‌سرودند. مولانا کلبعلی راغب تبریزی(مرگ 1002ق)، عقیقی شروانی و قاضی اعرجی مراغی از شاعران این دوره هستند که هم به پارسی و هم به ترکی شعر گفته‌اند. صادق بیگ افشار تبریزی متخلص به صادقی، در نظم و نثر فارسی و ترکی جغتایی دست داشته است. دیوان غزلیات ترکی و منشأت ترکی دارد. معروفترین اثر او تذکره‌ی مجمع الخواص در شرح احوال شاعران معاصر اوست که به زبان ترکی جغتایی نوشته و آقای عبدالرسول خیامپور استاد دانشگاه تبریز آن را به فارسی ترجمه کرده است.

علاوه بر آثار مکتوب، داستان‌های ترکی توسط عاشیق‌ها یا همان نوازندگان و خوانندگان دوره گرد در آذربایجان پدید آمدند. اینان دنباله رو اوزان‌های قدیمی بودند و وجود آن‌ها نشان‌گر عمق سیطره‌ی زبان ترکی به ویژه در روستاها و شهرهای کوچک است. از این داستان‌ها می‌توان به کوراوغلو، اصلی و کرم، قنبر و آرزو، شاه اسماعیل، عاشیق غریب و صنم و عاشیق عباس توفارقانلی اشاره کرد.

حقیری یکی از نمایندگان برجسته‌ی شعر ترکی آذربایجان در سده‌ی دهم است. وی چه در اشعار دیوان ترکی خود و چه در مثنوی لیلی و مجنون که آن را به ترکی نوشته، از شاعرانی چون جامی و هاتفی بسیار تأثیر پذیرفته است. در لیلی و مجنون او، تأثیر جامی افزون‌تر است. فردی اردبیلی از شاعران مکتب وقوع که دیوان او به فارسی و ترکی در موزه‌ی بریتانیا موجود است.

بی‌تردید فضولی ستاره‌ی درخشان آسمان ادبیات آذربایجان و بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سده‌ی دهم است. محمد بن سلیمان بغدادی متخلص به فضولی(1556-1489م) بر دیگر شاعران برتری دارد. ادبیات ترکی با فضولی به اوج خود رسید. قبل از فضولی ادبیات ترکی آذربایجانی شکل‌هایی چون مثنوی و غزل را آزموده بود. فضولی خود استاد غزل بود. علاوه بر آن او نخستین آثار ارزنده‌‌ی تمثیلی را در ترکی آذربایجانی آفرید(بنگ و باده- صحبت الاثمار). فضولی مانند نسیمی کوشید تا شعر ترکی را با اوزان عروضی سازگار نماید اگر چه او موفقیت چشمگیری به دست آورد ولی واقعیت این بود که ترکی با وزن هجایی سازگارتر است. او در 942 لیلی و مجنون را به ترکی سرود. مثنوی بنگ و باده را به نام شاه اسماعیل تمام کرد. کتاب روضة الشهداء تألیف ملاحسین کاشفی را به نام حدیقة السعداء به ترکی ترجمه کرد. فضولی حدیث اربعین از آثار جامی(شامل چهل حدیث) رابه همراه معنی منثور و ترجمه‌ی منظوم، به ترکی برگرداند. او در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته‌ی است، یادآوری می‌کند که این«چهل دانه گوهر را برای فیض عموم» به ترکی ترجمه کرده است. از کتاب‌های دیگر او می‌توان به شکایت نامه(ترکی)، مطلع الاعتقاد(ترکی)، ساقی نامه(فارسی)، قصیده‌ی انیس القلب(فارسی) اشاره کرد. فضولی در هر سه زبان ترکی، فارسی و عربی آثاری بی‌بدیل داشته و به حق او را شکسپیر شعر ترکی می‌نامند.

در سال 944ق/ 1539م محمد بن حسین کاتب نشاطی شاعر معروف، کتاب روضة الشهداء نوشته ملاحسین واعظ کاشفی را با نام شهدا نامه به ترکی ترجمه کرد. نشاطی این کار را به دستور شاه تهماسب و نیز تأکید قاضی‌خان ساروشیخ اوغلو حاکم شیراز انجام داد. از مهم‌ترین ویژگی‌های سبک شناختی شهدا نامه، استفاده‌ی مترجم از واژه‌های خاص گویش تبریزی است. به ویژه این که بیش‌تر این واژه‌ها برای نخستین بار وارد زبان مکتوب ادبی شده‌اند.

روحی انارجانی یکی از شعرای معروف سده‌ی دهم است. او در زمان سلطان محمد خدابنده چهاردهمین پادشاه صفوی می‌زیست. به گفته‌ی محمد علی تربیت در کتاب دانشمندان آذربایجان، او از شعرای نامور آذربایجان بوده و در نظم و نثر پارسی استاد و صاحب دیوان و منشأت است. تنها نسخه‌ی بازمانده‌ی رساله‌ای از او که به سال 1037ق به خط فریدون گرجی نوشته شده و توسط عباس اقبال آشتیانی چاپ رسیده است.

روحی انارجانی(انرجانی) رساله‌ای به زبان ترکی آذربایجان نوشته است که شامل یک مقدمه، دو بخش و یک خاتمه است. مقدمه در خطبه و بیان سبب تألیف رساله است. بخش اول، در دوازده فصل و در باره‌ی رسم و آیین مردم تبریز است. بخش دوم، در چهارده فصل در بیان اصطلاحات و عبارات جماعت اناث و اعیان و اجلاف مردم تبریز است. خاتمه‌ی رساله دارای 29 بیت شعر در بی‌وفایی زنان و 7 بیت شعر عاشقانه است.

رساله روحی انرجانی که(اگر انتساب این رساله را به مردم تبریز در آن زمان درست بدانیم) نشانه‌ی این مطلب است که زبان نیمه مرده‌ی پهلوی در بین برخی طبقات مردم تبریز رایج بوده است. دانسته است که شماری طبقات پیشه ور پیش‌تر در زمان شاه تهماسب به این زبان شعر می‌گفتند ولی آنچه که روشن است اینکه طولی نکشید که از اوایل دوره‌ی صفویه زبان پهلوی رخت از میان بست و تنها به چند روستای دور افتاده(از جمله عنبران در نزدیک اردبیل- هرزندات نزدیک زنوز اهر، کرینگان یا چرینگان از محال دیزمار اهر- قریه‌ی ینگجه در قسمت ایل دلیکانلو میانه) محدود شده است.

در سده‌ی یازدهم هجری نیز سیر تکاملی زبان ترکی ادامه یافت. صائب تبریزی(1016-1086ق) معروفترین شاعر این سده است که عنوان ملک الشعرایی را از شاه عباس دوم گرفت. صائب در شعر پارسی چیره دست و در ترکی شاعری زبده بود. نسخه‌ی دست نویس دیوان غزلیات ترکی او به وسیله‌ی پرفسور حمید آراسلی در دانشگاه لنینگراد پیدا و چاپ شده است. مجموعه‌ی اشعار ترکی صائب در باکو چاپ شده و برخی غزلیات او توسط بالاش آذراوغلو به نظم فارسی درآمد.

توتولموش کونلومه جامیله شادان ائیله مک اولماز

ال ایلن پسته نین آغزینین خندان ائیله‌مک اولماز

از دیگران شاعران ترکی سرا می‌توان به قوسی تبریزی(دارای دیوانی با 6 هزار بیت)، درویش مثلی فرزند میرزا چلبی تبریزی(که شعر ترکی‌اش بر اشعار عربی و فارسی رجحان دارد)، محمد تقی دهخوارقانی تبریزی(مرگ 1093ق) و شاکر شیروانی از شاگردان مکتب فضولی را می‌توان نام برد. مرتضی قلیخان در اشعار ترکی خود، از حافظ و سعدی سود برده است. محمد حسین روانی در 1068ق گلستان سعدی را به ترکی برگرداند. نسخه‌ای به خط مؤلف در کتابخانه‌ی ملی تبریز موجود است.

علاوه بر آن در سده‌ی یازدهم، زبان ترکی در پژوهش‌ها و تحقیقات مورد استفاده قرار گرفت. یکی از ویژگی‌های پارسی پژوهی در این سده استفاده از زبان ترکی است. محمد مهدی تبریزی در 1199ق کتاب قواعد احمدیه از فرهنگ‌های دو زبانه را به ترکی و فارسی نوشت. کتاب فرهنگی دیگر که به ترکی فارسی است، لغتنامه‌ی سنگلاخ اثر میرزا مهدی خان استرآبادی است. میرزا محمد مهدی خان تبریزی نیز یک دستور زبان و یک لغت نامه‌ی ترکی به فارسی نوشت که به ترکی محاوره‌ای آذربایجان بوده و آن را بعد از 1198ق/ 1783م تمام کرده است.

از شاعران معروف سده‌ی دوازدهم می‌توان به ملاپناه واقف(1717-1797م) و عاشیق خسته قاسم تیکمه داشی و جنونی اردبیلی اشاره کرد. در این سده یعنی سده‌ی دوازدهم، زبان ادبی به تدریج به شکل عمومی و یگانه درآمد. ارتباط بین لهجه‌های محلی بیش‌تر شد و اختلاف میان آنها کاهش یافت. کلمات دخیل در زبان ادبی کم‌تر شده ولی در سبک‌های علمی ناچار اصطلاحات عربی به کار رفته است. در این سده ادبیات مردمی‌تر و غنی‌تر شد. سبک‌های آن عبارت بودند از:

1- سبک کلاسیک(اشعار شاکر شیروانی و جمهور شیروانی)

2- به سبک علمی(کتاب صفویه پادشاه‌لاری تاریخی تألیف در 1733م)

در نیمه قرن 18 آثار ادبی شفاهی یعنی بایاتی‌ها، قوشماها و داستان‌ها به مجالس شهری راه یافت.

منبع: سایت باشگاه اندیشه

نویسنده: پرویز زارع شاه مرسی

شعر و ترانه ماندگار کودکانه ای در ادبیات آذری

$
0
0
آی منیم جوجه لریم
ای جوجه های من

جیک جیک جوجه لریم
جیک جیک جوجه های من

جیک جیک جیک جیک جوجه لریم
جیک جیک جیک جیک جوجه های من

منیم قشنگ جوجه لریم
جوجه های قشنگ من

توکو ایپک جوجه لریم
جوجه های نوک کوچولوی من

گؤزله ییرم یئکه له سیز
نگهداریتون میکنم تا بزرگ بشید

گؤی چمنده دینجه له سیز
توی چمنهای سبز استراحت کنید

آی منیم جوجه لریم
ای جوجه های خودم

آی منیم جوجه لریم
آی منیم جوجه لریم
آی منیم جوجه لریم
منیم قشنگ جوجه لریم
جوجه های قشنگ خودم

جیک جیک جوجه لریم
جیک جیک جیک جیک
جوجه لریم
گلین سیزه یئمک وئریم
بیائید پیشم بهتون خوراک بدم

سو وئریم چؤرک وئریم
آبتون بدم نونتون بدم

آی منیم جوجه لریم
آی منیم جوجه لریم
آی منیم جوجه لریم
آی منیم جوجه لریم
جیک جیک جوجه لریم
جیک جیک جیک جیک
جوجه لریم
آرزوم بودور بوی آتاسیز
آرزوم اینه که یه روز شماها قد بکشید

آنانیزا تئز چاتاسیز
بشید اندازه مادرتون

آی منیم جوجه لریم
آی منیم جوجه لریم
جیک جیک جوجه لریم
جیک جیک جیک جیک
جوجه لریم

چرا بعضی شعرای ترک به فارسی شعر گفته اند؟

$
0
0
تئوریهای مختلفی در مورد نحوه رواج زبان فارسی دری (البته امروزه لهجه فارسی رایج در ایران را دیگر دری نمی نامند) در ایران موجود است. گفته می شود مبدا زبان فارسی دری ماوراء النهر بوده و زبانهای منطقه سغد و خوارزم بستر این زبان محسوب می شوند. این زبان در قرن سوم هجری تحت حمایت سامانیان گسترش یافته و در قرون چهارم و پنجم به خراسان امروزی راه می یابد. فردوسی با صرف 30 سال به پیرایش و پالایش این زبان نو رسیده می پردازد! فارسی دری با حمایت پادشاهان سلسله های ترک همچون غزنویان و سلجوقیان به تدریج در کل ایران رایج می شود و امواج آن در قرون ششم تا هشتم در شیراز با پدیداری شعرایی چون حافظ و سعدی پدیدار می گردد. در قرن پنجم هجری شاهد لغتنامه اسدی طوسی هستیم که برای تفهیم لغاتی که به همراه فارسی دری به ایران وارد شده است و معادل آنها در دیگر زبانهای ایرانی وجود نداشته تدوین شده است. این موج به غرب ایران دو یا سه قرن دیرتر می رسد ، به گونه ای که ناصر خسرو در سفرنامه خود اشاره صریح دارد که در تبریز قطران نام شاعری را دیده که شعر نیکو می سروده ولی زبان فارسی نیک نمی دانسته . البته بعضی از مورخین که بنیان تاریخ ایران را بدور از قصد و غرض و دیدگاهای نژاد پرستی بررسی کرده اند ، معتقدند که ارتباطی بین زبان پارسی امروزی و فارسی باستان یا زبانهای پهلوی وجود ندارد و زبان پارسی دری یا درباری پرورش یافته دربار سامانیان می باشد.

به هرحال واضح است زبان فارسی با دستور زبان ساده خود و مجموعه لغوی خود با انبوهی از لغات ترکی و عربی و زبانهای ایرانی دیگر، نقش زبان ارتباطی بین ملل (اسپرانتوی آن زمان) منطقه را بازی می کرد. در ترویج زبان فارسی در ایران شاهان سلسله های ترک نیز نقش مؤثری داشتند. چراکه قصد آنها نه ترویج زبان ترکی بلکه تاسیس امپراطوریهای بزرگ بر اساس دین اسلام بود. به گونه ایکه دربار پادشاهانی چون سلطان محمود غزنوی ماوای شاعران فارسی گوی بود. تمایز هویت از حکومت ترک عثمانی نیز یکی از دلایل شاهان ترک ایران در به رسمیت شناختن زبان فارسی بود. در دوران 1000ساله حکومت ترکان (از غزنویان تا پایان قاجاریه) ترکی زبان درباری و شعر وادبیات ، فارسی زبان شعر و ادبیات و عربی زبان دین و فلسفه محسوب می شدند. برخی شاعران ترک نیز دنباله روی همین سیاست به شعر پارسی روی آوردند. آنها با سرودن شعر پارسی قصد پیدا كردن مخاطبین بیشتر در منطقه، قدرتنمایی در زبان غیر مادری ، رقابت با شاعران دیگری که مورد لطف دربار قرار گرفته بودند داشتند. اما به غیر از این دلایل می توان به دلایل تخصصی ادبی زیر نیز اشاره کرد: شاعران ملتهای فارس و ترک هردو تحت تاثیر ادبیات قوی عرب به اوزان عروضی در شعر متمایل گشتند. از آنجاییکه اصوات کوتاه زبان ترکی بیشتر مناسب قالب اصیل وقدیم زبان ترکی یا قالب سیلابی(نظیر بیاتیها) است نه اوزان عروضی، عرصه فعالیت برای ترک زبانان در استفاده از قالب عروضی تنگ بود و از طرفی زبان فارسی با اصوات بلند خود توانست براحتی در قالب اوزان عروضی خود نمایی کند. به همین دلیل حتی شاعران ترکی که در اوزان عروضی شعر ترکی سروده اند نیز مجبور به استفاده از بعضی کلمات فارسی و عربی در ابیات خود بوده اند. اوزان عروضی را فقط در آثار کلاسیک ترکی می توان مشاهده کرد و اکنون قالب هجایی یا سیلابی نظیر حیدربابا و شعر نو رایج می باشد.

دلیل دیگر را از زبان علی شیر نوایی که از سرودن اشعار فارسی توسط ترکان ناراحت بوده بشنویم: " در ترکی ظرافت و تازگی و ریزه کاری بسیار است ولی به کار بستن آنها آسان نیست، کسانی که به سرودن شعر می پردازند از این دشواریها می هراسند و می گریزند و به کار آسان یعنی سرودن شعر پارسی می پردازند. به تدریج این کار به صورت عادت شده و رهایی از آن دشوار می شود و جوانها نیز دنباله روی این افراد می شوند".

ایکاش پادشاهان ترک و شاعران ترک پارسی گوی می توانستند وضعیت امروز را ببینند و آب در آسیابی نمی ریختند که اکنون سنگهایش در حال خرد کردن و تحقیر زبان مادری ماست! در عصر حاضر نیز ممنوعیت و محدودیت هشتاد ساله اخیر زبان ترکی در ایران مانع از رشد نویسندگان و شاعران ترکنویس در ایران شد.

قدرتمندترین نرم افزار تبدیل فایلهای صوتی و تصویری

$
0
0
Xilisoft Video Converter Ultimate یکی از برترین نرم افزارهای صدا و تصویر هست که از تمامی فرمت های رایج مثل AVI, MPEG, WMV, DivX, MP4, H.264/AVC, MKV, RM, MOV, XviD, 3GP, FLV پشتیبانی می کنه. دسته بندی بر اساس پخش کننده ها یکی از نو آوری های این نرم افزار می باشد که در این مورد تنظیمات هر دستگاه در داخل نرم افزار موجود هست و شما مثلا با انتخاب دستگاه ipad فرمت خروجی مخصوص این دستگاه برای شما تنظیم خواهد شد. در لیست زیر تعدادی از این دستگاه ها را مشاهده خواهید کرد:

iPod, iPod nano, iPod classic, iPod shuffle, iPod touch 4
iPhone, iPhone 3G, iPhone 3GS, iPhone 4, iPhone 4S
iPad, iPad2, Apple TV
PSP, PS3
Xbox, Xbox 360
General mobile phone, BlackBerry, ...
, ... General MP4 players: Archos, Creative Zen, iRiver
Windows Mobile devices: Pocket PC, Dell Axim X51, HP iPaq hw6500 series , ...
Google phones: Nexus One, HTC Hero, HTC G2 Magic, HTC Tattoo, Motorola Droid2, Motorola CLIQ, SamSung i7500
Windows Phone 7: HTC Surround, HTC 7 Mozart, HTC 7 Trophy, HTC HD7, HTC 7 Pro, LG Optimus 7, LG Quantum/Optimus 7Q, Dell Venue Pro, Samsung Focus, Samsung Omnia 7

تبدیل سه بعدی :

امروز دیگه خیلی از پخش کننده های دور و برمون مثل تلویزیون و مانیتورهای کامپیوتر شخصی قابلیت پخش تصاویر سه بعدی را دارا هستند و هیجان بالای این تصاویر باعث شده کابر سراغ این نوع تصویر بره. Xilisoft نیز اهمیت این موضوع رو درک کرده و در این ورژن امکان تبدیل ویدئوهای 2 بعدی و 3 بعدی رو به ویدئو های 3 بعدی رو فراهم کرده. تنظیمات خاصی رو هم برای این قسمت قرار داده که باعث میشه شما تصویر دلخواهتون رو به دست بیارید.



پشتیبانی از cpu های چند هسته ای :

همونطور که می دونید تبدیل فرمت به قدرت cpu بستگی داره. هرچقدر cpu قوی تر باشه سرعت تبدیل بیشتر خواهد بود. در این نرم افزار می تونید هر وقت که بخواید ( حتی هنگام تبدیل ) به نرم افزار امکان استفاده از هر هسته رو فعال یا غیرفعال کنید.

استفاده از کارت گرافیک برای افزایش فوق العاده سرعت تبدیل :

این فناوری یکی از فناوری های مورد علاقه من هست. در این فناوری نرم افزار با استفاده از تکنولوژی خاصی که به کار برده از gpu برای تبدیل استفاده می کنه .برای کارتهای گرافیک با چیپ AMD تکنولوژی AMD APP و برای چیپ nVidia تکنولوژی NVIDIA CUDA در نرم افزار تعبیه شده. برای مثال این نمودار مربوط به تبدیل یک فایل تصویری AVI به mp4 هست. همونطور که می بینید با استفاده از تکنولوژی cuda زمان تبدیل 5 برابر کاهش پیدا کرده.
[تصویر:  cuda_11.jpg]
اما یه نکته ای هست . این تکنولوژی فقط روی فرمتهای زیر قابل استفاده هست و دیگه همین :

AVI, MPEG, WMV, MP4, FLV, MKV, H.264/MPEG-4, DivX, XviD, MOV, M4V, VOB, ASF, 3GP, 3G2, SWF, H.261, H.264, DV, DIF, MJPG, MJPEG, DVR-MS, NUT, QT, YUV, DAT, MPV, NSV AVCHD Video (*.mts, *.m2ts), H.264/MPEG-4 AVC (*.mp4), MPEG2 HD Video (*.mpg; *.mpeg), MPEG-4 TS HD Video (*.ts), MPEG-2 TS HD Video (*.ts), Quick Time HD Video (*.mov), WMV HD Video (*.xwmv), Audio-Video Interleaved HD Video ) *.avi )

و فرمت خروجی تمامی فرمتها با کدک H.264 رو می تونید داشته باشید.

کارتهای گرافیک پشتیبانی شده :

GeForce 500 Series

GeForce GTX 560 Ti/ 550 Ti/ 590/ 580/ 570

GeForce GT 555M/ 550M/ 540M/ 525M/ 520M

GeForce 400 Series

GeForce GTX 480/GTX 470/GTX 465/GTX 460

GeForce GTX 480M/ GTX 460M/ GTX 470M/ GTX 485M

GeForce GT 445M/ 435M/ 420M/ 415M

GeForce GTS 450/ 450*

GeForce 300 Series

GeForce GT 340/GT 330/GT 320/315/310

GeForce GTS 360M/GTS 350M/GT 335M/GT 330M/GT 325M/310M/305M

GeForce 200 Series

GeForce GTX 295/GTX 285/GTX 285 for Mac/GTX 280/GTX 275/GTX 260/GTS 250/GT 240

/GT 220/210

GeForce GTX 285M/GTX 280M/GTX 260M/GTS 260M/GTS 250M/GT 240M/GT 230M

GeForce 100 Series

GeForce GTS 150/GT 130/GT 120/G100

GeForce GTS 160M/GTS 150M/GT 130M/G210M/G110M/G105M/G102M

GeForce 9 Series

GeForce 9800 GX2/9800 GTX+/9800 GTX/9800 GT/9600 GSO/9600 GT/9500 GT/9400GT

GeForce 9800M GTX/9800M GT/9800M GTS/9800M GS/9700M GTS/9700M

GT/9650M GS/9600M GT/9600M

GS/9500M GS/9500M G/9400M G/9300M GS/9300M G/9200M GS/9100M G

GeForce 9400/9300 mGPU

GeForce 8 Series

GeForce 8800 Ultra/8800 GTX/8800 GTS/8800 GT/8800 GS/8600 GTS/8600 GT/8500 GT

/8400 GS

GeForce 8800M GTS/8700M GT/8600M GT/8600M GS/8400M GT/8400M GS

GeForce 8300/8200/8100 mGPU

Quadro Desktop Series

Quadro FX 5800/FX 5600/FX 4800/FX 4800 for Mac/FX 4700 X2/FX 4600/FX 3800/FX 3700/FX 1800/FX 1700/FX 580/FX 570/FX 470/FX 380/FX 370

Quadro CX/6000/5000/4000/NVS 450/NVS 420/NVS 295/NVS 290/ NVS 300/Plex 7000/Plex 2100 D4/Plex 2200 D2/Plex 2100 S4/Plex 1000 Model IV

Quadro 2000D/ 2000/ 600

Quadro Mobile Series

Quadro FX 3800M/FX 3700M/FX 3600M/FX 2800M/FX 2700M/FX 1800M/FX 1700M/FX 1600M

/FX 880M/FX 770M/FX 570M/FX 380M/FX 370M/FX 360M



Quadro 5010M/5000M/4000M/3000M/2000M/1000M/NVS 5100M/NVS 3100M/NVS 2100M/NVS 320M/NVS 160M/NVS 150M/NVS 140M/NVS 135M/NVS 130M

Tesla Workstaion Series

Tesla C2050/C2070/C1060/C870/D870

Tesla Data Center Series

Tesla M2050/M2070/M1060

Tesla S2050/1070/870

ATI Radeon™ HD 4000 Series

ATI Radeon™ HD 4650/4670/4770

ATI Radeon™ HD 4830/4850/4870/4890

ATI Mobility Radeon™ HD 4830/4850/4860/4870

ATI Mobility Radeon™ HD 4300/4500/4600

ATI Radeon™ HD 5000 Series

ATI Radeon™ HD 5450/5550/5570

ATI Radeon™ HD 5670/5750/5770

ATI Radeon™ HD 5830/5850/5870/5970

ATI Mobility Radeon™ HD 5145/5165

ATI Mobility Radeon™ HD 5430/5450/5470/5650

ATI Mobility Radeon™ HD 5730/5750/5770

ATI Mobility Radeon™ HD 5830/5850/5870

ATI Radeon™ HD 6000 Series

ATI Radeon™ HD 6750/6770/6790/6850/6870/6950/6970/6990

ATI FirePro™ Series

ATI FirePro V9800/V8800/V8750/V8700/V7800/V7750/V5800/V5700/V4800/V3800/V3750

ATI FireStream™ Series

FireStream 9270/9250

ATI Mobility FirePro™ Series

ATI FirePro M7820/M7740/M5800

ATI Mobility Radeon™ HD 500v Series

ATI Mobility Radeon™ HD 530v/540v/550v/560v



امکانات جانبی وجالب دیگه:

1- امکان چسباندن زیرنویس به فیلم.

2- امکان برش و چسباندن فیلم به یکدیگر.

3- اثر دادن افکت های متنوعی همچون تغییر جهت راست به چپ ، موزائیکی کردن تصویر ، شطرنجی کردن تصویر ، تبدیل به فیلم قدیمی و ... .

4- crop کردن قسمتی از تصویر .

5- تغییر کنتراست ، روشنایی و لایت کردن تصویر .

6- ایجاد watermark ( نوشتن روی تصویر )

7- اضافه کردن صدای دیگر روی ویدئو

8- تنظیم مکان زیرنویس و transparenty زیرنویس روی فیلم.

-----------------------------------
لینک دانلود
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

اشنایی بارقص اذری

$
0
0
آشنایی با رقص آذری



زندگی مردم آذربایجان از دیرباز با رقص عجین بوده است. تاریخ انواع حرکات موزون در آذربایجان از نظر فرم و نحوه اجرا،‌ به صورت انفرادی یا دسته جمعی ، اعم از مردانه یا زنانه و تعداد ایفاکنندگان به قدری متنوع و مبسوط است که در فرهنگهای ترکی، کردی، ارمنی، گرجی و … با نامهای گوناگون تبلور یافته و در بسیاری از موارد حرکات موزون فرهنگهای مختلف در پایه مشترک و در جزئیات باهم تفاوت دارند. با این حال می توان صدها نوع از حرکات موزون را بنا به نام محل یا فرد شهیر، مفهوم زبانی، نحوه اجرا به صورت حرکات موزون غنایی و لیریک پهلوانی و حماسی و … تقسیم بندی کرد اعم از
رقص لیریک: یاللی، شالاخو، اوزون دره، تره کمه، واغزالی، سیندیرما، توراجی، گولوم آی،قیتقیلدا، آلما، لاله، دستمالی، یئری- یئری
رقص پهلوانی و جنگی: قزاقی، قفقازی، لزگی، قایتاغی، کوراوغلونون قایتارماسی، کوراوغلونون باغیرتیسی، میصری، زوتی- زوتی، زنجیر توتماق، تار آباسی
رقص مراسمی: کوسا- کوسا، آذربایجان، میرزهیی، آسماکسمه، آغیرقاراداغی و
اشاره ای هر چند اندک در مورد هر کدام
یاللی: از رقص ریشه دار و باستانی است که در فرهنگهای آذربایجانی، کردی، ارمنی گرجی، و برخی دیگر از فرهنگهای آسیای مرکزی بطور گستردهای رواج دارد . اشعار حکیم نظامی گنجوی در منظومه خسرو و شیرین، در توصیف حرکتهای پای ایفاگر- به مانند گردش زخمه بر چنگ – به یاللی می باشد
یاللی با مشایعت نوازندگان سورنا و دهل در صفی طولانی، دست در دست، با دستمال یا چوبی در دست رهبر صف، بصورت جمعی اجرا میشده است
یاللی در دو نوع بصورت رقص مستقل و حرکات موضوعی بصورت تاترونمایش – هک در حین رقص موتیفهای قهرمانی و روحیات ایلی، جوانی و چابکی خود را مییابد- اجرا می شود
از یاللی در قسمتی از اپرای کوراوغلو ساخته ئوزیر حاجی بیگوف در قسمتی از اپرای نرگس ساخته مسلم ماقامایف در قسمتی از باله گلشن ساخته سلطان حاجی بیگوف در اثری به نام یاللی ساخته جهانگیر جهانگیروف، در قسمتی از باله قوبوستان کولگهلری ساخته قاراقارایف و آهنگسازان روسی و بعضاً اروپایی استفاده شده است
لزگی: رقصهای قفقاز و ماورا آن به شمار می رود که به شکل گسترده ای در آذربایجان متداول است. لزگی، حماسی، باوقار، پرتحرک و ریتمیک است که توسط مردان بصورت جمعی و با هنرنمایی تک تک ایفاگران با حرکات پا، پنجه پا، بصورت سریع با تمثیلی از حالت تاخت و سوار بر اسب و غالباً با خنجری در دست یا دستهای مشت کرده، با حرکاتی بدیع و گاه اکروباتیک، چرخش روی زانوها، پرشها اجرا می شود
قایتاغی: نوع دیگری از رقص است که در آذربایجان با عناوین اوج دوست، یئددی قارداش ، اوغلانلار رقصی اجرا می گردد
کور اوغلو: از رقصهای قدیمی است که توسط سورنا و دهل اجرا می شود. کوراوغلو، پرصلابت،‌حماسی، رزمی و پهلوانی است که در ابتدا با سرعتی آرام شروع شده و تدریجاً تند میشود که به یادبود قهرمان افسانهای دوران فئودالی یعنی کوراوغلو نامیده می شود
میصری: (شمشیر عربی منسوب به کوراوغلو) غالباً توسط عاشیقها، با ریتمی شبیه به مارش و با انجام حرکات مشکل و سنگین و غالباً با شمشیر توسط ایفاگران اجرا می شود


+ فرزانه (ربابه)دریاباری - ۱٢:۳٩ ‎ب.ظ ; ۱۳٩٠/۸/٢٥


comment نظرات (2)





آشنایی با رقص آذری



رقص تواماً و بیواسطه در درون موسیقی حیات و تحول یافته است. در سرزمین آذربایجان، از
دیرباز رقص با معنی و مضمون و در عین طراوات و دارا بودن جنبه حماسی و قهرمانی خود
در مراسم پیش از شکار مبارزه و در نهایت پیروزی و قدردانی از خدایان طبیعت و شکستن
طلسمها اجرا میشده است. در دورانی که انسانها، آفتاب، ماه، باد، آتش، آب، خاک درختان و
حیوانات را مقدس میشمردندو ستایش میکردند. به رسم پرستش و نیایش و عبادت طی مراسمی
دست به انجام حرکات موزون میزدند.

6ورزش چشمی برای کاربران رایانه

$
0
0
Red face 6ورزش چشمی برای کاربران رایانه



پلک نزدن منظم یکی از عوامل مهم در ایجاد خستگی چشم است و باعث خشکی و خارش چشم می شود. باید خود را عادت دهید تا هنگام کار با رایانه هر ۴ ثانیه پلک بزنید.


خیره شدن به صفحه مانیتور روی چشم ها فشار وارد می کند. کافی نبودن نور، کار طولانی مدت با رایانه، پلک نزدن و… باعث خستگی چشم می شود. امروزه میلیون ها نفر دچار خستگی مفرط چشم بر اثر استفاده از رایانه می شوند.خستگی چشم نه تنها باعث افت کار و افزایش اشتباهات فرد می شود بلکه در مواردی سردرد را نیز به همراه دارد. از آن جا که کنار گذاشتن رایانه ناممکن است انجام ورزش های چشمی مفیدی توصیه می شود تا این فشار کاهش یابد.


ورزش با کف دست :
ابتدا درست و راحت بنشینید کف دست ها را به هم بمالید تا حرارت ایجاد شود.سپس دست چپ را روی چشم چپ و دست راست را روی چشم راست قرار دهید. بگذارید حرارت ایجاد شده چشم ها را گرم کند.


پلک زدن :
پلک نزدن منظم یکی از عوامل مهم در ایجاد خستگی چشم است و باعث خشکی و خارش چشم می شود. باید خود را عادت دهید تا هنگام کار با رایانه هر ۴ ثانیه پلک بزنید.


چرخاندن حدقه چشم :
این حرکت برای افرادی که ساعت ها جلوی صفحه رایانه می نشینند موثر است. برای انجام دادن این ورزش، چشم ها را ببندید و به صورت چرخشی حرکت دهید.


تمرین چشمی :
پس از ساعت ها خیره شدن به صفحه رایانه روی صندلی بنشینید و به اتاقی که در آن هستید نگاه کنید و به طرح کلی هر چیز موجود در اتاق به دقت بنگرید. به عنوان مثال ابتدا به تلویزیون، سپس پنجره و… بنگرید. هدف از این کار حرکت مداوم و آهسته چشم است.


تمرکز :
استراحت بصری به خود بدهید و هر از گاهی روی شیء دیگری تمرکز کنید. لازم است نگاهتان را از روی صفحه رایانه بردارید و برای ثانیه یا دقیقه ای به چیز دیگری خیره شوید.


استراحت چشم :
برای شروع در حالی که نشسته اید چشم ها را ببندید و تا حد امکان به بالا نگاه کنید برای لحظه ای چشمتان را در همان وضعیت نگه دارید سپس به پایین نگاه کنید. این کار را چند بار تکرار کنید. سپس چشم ها را باز کنید و به همه جا نگاهی بیندازید. چشم ها را دوباره ببندید و در حالی که پلکتان بسته است، چشم ها را به سمت راست و چپ حرکت دهید. این کار را چند بار تکرار کنید.Rolleyes

درمان 72بلا با مصرف نمک

$
0
0
درمان72 بلا با مصرف نمك



بزرگان دین اسلام در راستای سفارشات خود برای تامین سلامت جسمانی انسان*ها به نکات ریزی توصیه کرده*اند

که عمل درست و به دور از افراط و تفریط به آن*ها می*تواند سلامت ما را تضمین کند یکی از این سفارش*ها درباره خوردن نمک،

آثار و فواید آن به ویژه آغاز کردن و پایان دادن غذا با نمک است که به آن*ها اشاره می*کنیم.

رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) درباره این*که آغاز کردن و پایان دادن غذا با نمک چه فوایدی دارد؟ فرمودند:

“هر کس غذای خود را با نمک آغاز کند و با نمک به پایان ببرد، از ۷۲ درد – که جذام و بَرَص(پیسی) از آن جمله است – در امان می‏*ماند۱″.



امام علی(علیه السلام) می*فرمایند: “غذای خود را با نمک آغاز کنید. اگر مردم آنچه را در نمک هست می‏*دانستند، آن را بر تریاقِ تجربه‏ شده

برمی‏*گزیدند، هر کس غذای خود را با نمک آغاز کند، ۷۰ درد و نیز دیگر دردهایی که فقط خداوند از آنها آگاه است، از او می‏*رود۲″.

امام باقر(علیه السلام) نیز فرمودند: “خداوند به موسی بن عمران علیه‏*السلام وحی کرد که:

«به طایفه‏*ات بفرمای که (غذای خود را) با نمک آغاز کنند و با نمک به پایان ببرند، و گرنه جز خویش را نکوهش نکنند»۳″.

امام کاظم(علیه السلام): “سفره‏*ای که در آن نمک نباشد، بی‏*برکت است. آغاز کردن غذا با نمک، برای تن‏درستی، بهتر است۴″.


پیامبرگرامی اسلام درباره این*که کدام خوردنی است که از ۷۰ بیماری جلوگیری می*کند؟ می*فرمایند:

“خداوند عز و جل به موسی بن عمران، وحی فرستاد که: «غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛

چرا که در نمک، درمان ۷۰ درد است که کمترین آن*ها، دیوانگی، جذام، پیسی، گلودرد، دندان‏*درد و شکم درد باشد

پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله): “در سفارش‏*های ایشان به امام علی(علیه السلام):

ای علی! غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛ چه، هر کس غذای خویش را با نمک آغاز کند و با نمک پایان دهد

، از ۷۲ نوع از انواع بلا که جذام، دیوانگی و پیسی از آن جمله است، به دور باشد۵″.

همچنین پیامبرگرامی اسلام درباره این*که کدام خوردنی است که از ۷۰ بیماری جلوگیری می*کند؟ می*فرمایند:

“خداوند عز و جل به موسی بن عمران، وحی فرستاد که: «غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛

چرا که در نمک، درمان ۷۰ درد است که کمترین آن*ها، دیوانگی، جذام، پیسی، گلودرد، دندان‏*درد و شکم درد باشد۶″.

دردهایتان را 26روش خانگی درمان کنید

$
0
0
از دست سکسکه های خود خسته شدید؟ همه راه ها را برای از بین بردن آن مثل: نگه داشتن نفس، خم شدن و نوشیدن آب را امتحان کردید و یا حتی از دوست خود خواستید که شما را بترساند اما هیچ کدام مشکل شما را رفع نکرد؟ بهتر است شکر را امتحان کنید.

هنگامی که از درد گلو، نیش زنبور یا گرفتگی عضلات به دلیل ورزش کردن رنج می برید، نمی توانید به سرعت درد خود را تسکین دهید. اما نیازی نیست که سریع به دکتر یا داروخانه مراجعه کنید. ممکن است با داروی درد خود فاصله زیادی نداشته باشی، گاهی درمان درد شما در کابینت آشپزخانه شما یافت می شود. با مطالعه این 26 روش بسیار ساده ممکن است درمان دردهایتان را پیدا کنید.




گیلاس برای پروازهای طولانی

اگر بعد از یک پرواز طولانی دائما خمیازه می کشید، یک مشت گیلاس بخورید. این میوه آبدار باعث ترشح هورمون ملاتونین می شود. این هورمون که در بدن نیز ترشح می شود الگوی خواب را تنظیم می کند. پس اگر در هنگام انجام کاری احساس خواب آلودگی کردید می توانید با خوردن این میوه سرحال شوید و به کار خود ادامه دهید.





نعنا برای سندرم روده تحریک پذیر

فایده نعنا بیشتر از درمان بوی بد دهان است. طبق تحقیقات کلینیک مایو mayo نعنا ضد اسپاسم طبیعی است که ماهیچه های صاف در روده را شل می کند. گفته شده که این گیاه علائم سندروم روده IBS را تسکین می دهد. البته تحقیقات بر روی این گیاه هنوز کامل نیست به همین دلیل قبل از استفاده از این گیاه ( حتما به صورت کپسول استفاده شود ) حتما با پزشک خود مشورت کنید.




ماست برای درمان IBS

یکی دیگر از روش های درمان IBS خوردن ماست است. خوردن ماست به افرادی که فاقد پروبیوتیک کافی، باکتری “خوب” که در روده وجود دارد هستند پیشنهاد شده است. این باکتری در ماست وجود دارد. پس افرادی که می خواهند نشانه های سندروم روده خود را کاهش دهند ،بهتر است مصرف ماست خود را افزایش دهند.


شیرین بیان را برای زخم های سرد

شما می توانید پوست خود را مرطوب کنید یا از انواع دارو ها برای درمان زخم هایی که به دلیل سرما ایجاد شده اند استفاده کنید اما استفاده از شیرین بیان به درمان سریعتر این زخم ها کمک زیادی می کند. ریشه شیرین بیان خالص را می توانید از عطاری ها تهیه کنید. خوردن یک یا چند تکه از ریشه شیرین بیان یا پاشیدن پودر آن به صورت مستقیم روی زخم ها به بهبودی سریعتر شما کمک زیادی می کند. در عین حال باید مراقب هم باشید، زیرا استفاده زیاد این پودر بر روی پوست ، ممکن است خطرناک باشد. بنابراین مطمئن شوید که از این گیاه کم استفاده می کنید.


دهان شویه برای از بین بردن شپش

وقتی با شپش مواجه می شوید، باید هر چه سریعتر از آن خلاص شوید. دهان شویه ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، ولی الکل موجود در دهان شویه کمک می کند که شپش ها از روی پوست سر شما کاملا پاک شوند. کمی از دهان شویه را روی مو های خود ریخته و با کلاه حمام سر خود را بپوشانید، برای 1 تا 2 ساعت اجازه دهید روی سر شما بماند. بهتر است از یک نفر کمک بخواهید، زیرا دهان شویه نباید با چشم شما برخورد کند.


چای سیاه برای سوختگی ها

اگر شما دچار سوختگی شدید شده اید، احتیاج به راه حل جدی تری برای درمان دارید.لازم است که حتما به یک پزشک متخصص برای زخم های عمیق مراجعه کنید. اما اگر سوختگی شما عمیق و جدی نیست به خاطر داشته باشید که چای سیاه می تواند تسکین دهنده باشد. 2 یا 3 عدد چای کیسه ای را در آب بجوشانید، بعد از خنک شدن چای آن را به مدت 20 دقیقه روی زخم بگذارید. اگر چه مدتی طول می کشد تا زخم ها کاملا خوب شوند، اما چای حرارت را جذب کرده و درد شما را کم می کند.



چای کیسه ای برای چشم های پف کرده

چای برای از بین بردن پف دور چشم نیز موثر است، مخصوصا اگر این پف به دلیل آلرژی باشد. چای سیاه، سبز، قرمز و سفید که از برگ چای درست شده اند، حاوی ماده ای به نام تانین هستند که بافت زنده را متراکم می کنند. کیسه های چای را روی قسمت های پف کرده چشم قرار دهید. البته بسیار مراقب باشید که کیسه های چای کاملا سرد شده باشند، همچنین این کیسه ها را بیشتر از 10 یه 15 دقیقه روی چشم نگذارید زیرا ممکن اشت بیش از حد باعث متراکم شدن پوستتان شود. بعد از مدتی متوجه می شوید که پوسستان سالم تر و شاداب تر از گذشته شده است.


خمیر دندان برای جوش ها

حتما لازم نیست نوجوان باشید تا پوستتان جوش بزند، گاهی در سن های بالا تر نیز این اتفاق می افتد. اما درمان جوش صورت شما در حمام یا دستشویی شماست. خمیر دندان عامل خشک شدن است و می تواند کمی از چربی پوست را بگیرد. مقدار کمی از خمیر دندان را روی جوش گذاشته و بگذارید 20 تا 30 دقیقه روی آن بماند. اگر احساس کردید که پوستتان می سوزد سریع آن را بشوئید و اگر پوست خشکی دارید از این روش استفاده نکنید زیرا مواد سازنده خمیر دندان پوست را خشک تر می کند. در عوض فقط یک حوله صورت را با آب گرم خیس کنید و روی جوش هایتان قرار دهید و بگذارید برای 20 دقیقه روی صورتتان بماند. این کار را 2 تا 3 بار در روز مخصوصا قبل و بعد از خواب انجام دهید.


گوشت برای نیش زنبور

نیش زنبور هیچ گاه خوشایند نیست. شما می توانید خارش، درد و سوزش آن را با قرار دادن گوشت روی آن نقطه از بین ببرید. آنزیم پاپین papain در گوشت به بهتر شدن جای نیش زنبور کمک می کند.


عسل برای بریدگی ها و خراش ها

عسل نیز ممکن است برای نیش زنبور مناسب باشد. در واقع عسل خاصیت های زیادی دارد و به بسیاری از مشکلات کمک می کند. یکی دیگر از کاربرد های عسل برای بریدگی ها و خراش ها است. آنزیم ها و آنتی اکسیدان های موجود در عسل ضد باکتری antibacterial است که مانند یک ضد عفونی کننده عمل می کند و روند بهبود شما را سریعتر می کند. بریدگی های عمیق و جدی مراقبت بیشتری لازم دارد. خاصیت های عسل بسیار شگفت انگیز است.


نوشیدنی برای حالت تهوع

اگر حالت تهوع دارید اولین قدم برای بهتر شدن استفاده از زنجبیل است. خوردن تکه کوچک و یا چای زنجبیل کمک می کند اسید معده کمتر ترشح شود و و عضلات آن شل شود. اما اگر به هر دلیلی نمی خواهید از زنجبیل استفاده کنید، کمی نوشابه مشکی را بیرون از یخچال گذاشته و صبر کنید که کاملا گاز آن برود.
راه حل دیگر نوشیدن آبمیوه تمشک است. اما اگر به نظر شما غلیظ یا ترش است با آب کمی آن را رقیق کنید ویا کمی آّب را با کمی شربت تمشک و مقدار زیادی شکر مخلوط کنید.


دارچین برای کاهش فشار خون

مقدار کمی دارچین خون شما را رقیق کرده و به انسولین و قند خون شما اجازه حرکت در رگ ها را می دهد. مهم تر از همه به کاهش فشار خون شما کمک می کند. پس کمی دارچین در قهوه چای و یا هر نوشیدنی گرمی که می نوشید بریزید. حتی اگر مقدار آن کم باشد، در کاهش فشار خون شما موثر است. نوشیدن چای دارچین نیز بسیار مفید است. به خاطر داشته باشید اگر از فشار خون خیلی بالا و جدی رنج می برید دارچین به تنهایی شما را درمان نمی کند، پس توصیه های پزشک خود را جدی بگیرید.


روغن اسطوخودوس برای نیش حشرات

هر روزه تعداد افرادی که از این گیاه به عنوان یک ضد عفونی کننده استفاده می کنند بیشتر می شود. یک قطره از روغن اسطوخودوس روی نیش پشه کافیست تا خارش آن از بین برود. برخلاف دیگر روش های ممکن برای از بین بردن خارش نیش حشرات، این روش عطر و بوی خوبی نیز دارد.


روغن درخت چای برای جلوگیری از نیش حشرات

اگر برای مدتی نسبتا طولانی بیرون از خانه هستید و می خواهید از نیش حشرات جلوگیری کنید، روغن درخت چای را در اطراف ایوان، خانه و… پخش کنید. این کار از ورود حشرات به محدوده شما جلوگیری می کند.


شیر گرم برای خواب

شیر گرم اولین انتخاب افراد بد خواب است. اثرات تسکین دهنده شیر گرم می تواند به ریلکس شدن شما کمک کند. پروتئین موجود در شیر تریپتوفان که ماده ای خواب آور است را در بدن تولید می کند. کربو هیدرات موجود در شیر باعث می شود، تریپتوفان بیشتر در مغز تولید شود، جایی که این ماده اول به هورمون سروتونین و سپس به هورمون ملاتونین تبدیل شود، هورمونی که برنامه خواب را تنظیم می کند.
اگر شما به شیر حساسیت دارید، راه دیگری نیز برای کمک به شما وجود دارد. عسل یک آرام بخش ملایم است پس می تواند به شما کمک کند. برای ساختن پروتئینی شبیه به پروتئین شیر، عسل را همراه با کره بادام زمینی روی نان تست پخش کرده و میل کنید.


فلفل تند برای آرتریت و التهاب

فلفل تند یا چیلی حاوی یک ترکیب شیمیایی به نام کپسایسین می باشد که در صورتیکه بتوانید تندی آن را تحمل نمایید برای کاهش درد آرتروز موثر است.

همچنین می تواند به درمان پسوریازیس و کاهش دردهای مزمن و یا حاصل از نوروپاتی دیابتی کمک کند. چنانچه ناراحتی و درد معده ندارید می توانید روزی یک عدد فلفل تند برای کاهش دردتان استفاده کنید.


شیر سرد برای دهان تند

به دلایل مختلفی مانند: خوردن فلفل قرمز، یک غذای تایلندی تند و … ممکن است سوزش شدیدی در دهان خود احساس کرده باشید و برای از بین بردن این سوزش زیاد یک لیوان پر آب بنوشید. اما نوشیدن آب هیچ کمکی به شما نمی کند. بجای آّن یک لیوان بزرگ شیر سرد بنوشید. مواد موجود در شیر سوزش دهان شما را کاملا از بین می برد.


حمام با جو دوسر برای آبله مرغان

آبله مرغان برای کودکان بسیار سخت است، اما برای افراد بالغ که به این بیماری مبتلا می شوند؛ مقابله با آن بسیار سخت تر است. خبر خوب این است که یک روش موثر و ساده برای از بین بردن خارش این بیماری وجود دارد، حمام آب گرم با جو دو سر. 1 تا 1.5 پیمانه جو دوسر را در وان پر شده از آب گرم بریزید و در آن دراز بکشید. مراقب باشید که بیشتر از 15 دقیقه در آن نمانید زیرا اگر زمان زیادی در وان باشید پوست شما خشک می شود. اگر می توانید از حوله برای خشک کردن بدن استفاده نکنید، خشک شدن به صورت طبیعی برای پوست شما بهتر است. حمام با جو دوسر برای از بین بردن خارش نیش دیگر حشرات از جمله عنکبوت یا دیگر حشراتی که نیش آنها سمی است نیز موثر است.


سیب زمینی برای آفتاب سوختگی

جوش شیرین و جو دوسر نیز برای آفتاب سوختگی موثر است، اما اگر زمان کافی دارید می توانید از یک راه حل منحصر به فرد استفاده کنید. سیب زمینی ها را بشویید، تکه تکه کنید و آن را به صورت مایع در بیاورید تا یک مرهم شفا بخش آماده کنید. مقداری از سیب زمینی های له شده را به مدت 20 تا 30 دقیقه روی پوست قرار دهید و یا یک گاز را آغشته به این مایع کرده و برای مدت طولانی تری روی پوست قرار دهید. موادی که در سیب زمینی وجود دارد از پوست شما محافظت می کند و کمک می کند تا سلول های آسیب دیده خود را ترمیم کنند.


بخار برای گرفتگی بینی

اگر گرفتگی بینی به شما اجازه خوابیدن و یا تنفس درست را نمی دهد، بخار آب در یک حمام گرم ، بینی شما را باز می کند. این روش از دستگاه بخار هم بهتر عمل می کند، اما این روش خیلی با محیط زیست سازگار نیست.
یک راه حل دیگر که به محیط زیست آسیبی نمی زند نیز وجود دارد. یک کاسه بزرگ را پر از آب داغ کنید، یک حوله روی سر خود انداخته و سرتان را روی کاسه بگیرید طوری که حوله کاملا اطراف کاسه را بپوشاند، سپس یک نفش عمیق بکشید. بخار آب داغ مخاط بینی را از بین می برد و راه تنفس شما را باز می کند. در نهایت یک سرم شستشو دهنده بینی خانگی برای خود تهیه کنید. نصف قاشق چایخوری نمک و کمی جوش شیرین را با مقداری آب مخلوط کنید، حدود 6 تا 10 قطره از این سرم را بوسیله قطره چکان در هر مجرای بینی بریزید.


آب نمک برای گلو درد

وقتی به دلیل گلو درد، قورت دادن آب یا غذا برای شما مشکل می شود، نگران نشوید. راه حل شما به اندازه یک لیوان آب نمک با شما فاصله دارد. نصف لیوان آب گرم را با نصف قاشق چایخوری نمک مخلوط کنید و برای 30 ثانیه آن را قرقره کنید. مطمئن شوید که سرتان را به عقب خم کرده باشید تا سرم خانگی شما به گلوی شما برسد. این کار را 3 یا 4 بار در روز تکرار کنید.


سیر برای درمان قارچ پا

برای از بین بردن درد و خارش قارچ در پاها بهترین روش استفاده از سیر است. اسپری ها و کرم ها نیز موثر هستند ولی این قارچ ها پس از درمان ممکن است دوباره به سراغ شما بیایند. اگر نمی خواهید این اتفاق بیفتد از سیر استفاده کنید، مقداری سیر بخورید و بقیه کار ها را به بدن خود بسپارید.


روغن زیتون برای پوست های خشک

روغن زیتون نه تنها برای قلب شما مفید است، بلکه برای پوست های خشک هم بسیار مناسب است. یک لایه نازک از روغن زیتون را روی قسمت های خشک پوست بمالید و سپس با آّب گرم (نه داغ) بشویید.


شکر برای سکسکه

از دست سکسکه های خود خسته شدید؟ همه راه ها را برای از بین بردن آن مثل: نگه داشتن نفس، خم شدن و نوشیدن آب را امتحان کردید و یا حتی از دوست خود خواستید که شما را بترساند اما هیچ کدام مشکل شما را رفع نکرد؟ بهتر است شکر را امتحان کنید. طبق گقته مجله پریونشن خوردن یک یا دو قاشق چایخوری شکر به رفع سکسکه شما کمک می کند. راه حل شیرینیه، درسته؟


عسل برای سرفه

وقتی شما سرما می خورید و احتیاج به خواب دارید هیچ چیزی بدتر از سرفه های خشک و پشت سر هم نیست. برای اینکه ار این اتفاق جلوگیری کنید، قبل از خواب 2 قاشق چایخوری عسل را همراه با لیوان قرص جوشان ویتامین C بخورید. ویتامین C بدن شما را مقاوم می کند و در همین حین عسل هم کار خود را انجام می دهد. این شربت شیرین نه تنها از شربت های سینه بهتر عمل می کند، بلکه خوشمزه هم هست. اگر کودک شما سرفه می کند یک قاشق چایخوری عسل به او بدهید. مراقب باشید به کودکان زیر یک سال نباید عسل داد.


چای سیاه برای بوی پا

پاهای شما بوی بدی می دهد؟ مشکل شما با کمی چای سیاه قابل حل است. پاهای خود را هر روز به مدت 30 دقیقه در چای ولرم قرار بدهید. این کار منافذ پوست پای شما را می بندد و باکتری هایی که باعث بوی بد می شود را از بین می برد. همچنین از رشد قارچ نیز جلوگیری می کند.


همیشه احتیاط کنید

حتی برای استفاده از روش های درمان خانگی نیز باید جانب احتیاط را داشت. اگر مشکل شما جدی است، توصیه های پزشک شما از روش درمان خانگی بهتر است. اگر هنگام استفاده از این روش ها واکنش عجیبی در خود احساس کردید آن روش را متوقف کرده و به پزشک مراجعه کنید. بخاطر داشته باشید که اگر این روش ها مناسب بود، باز هم باید همه جوانب را در نظر گرفت و احتیاط کرد.

رحیم شهریاری - زندگینامه و کارها

$
0
0
بیوگرافی:
رحیم شهریاری در سال ۱۳۴۹ در محله شنب غازان تبریز به دنیا آمد. از همان دوران کودکی علاقه خود را با خواندن سرود و آهنگ‌های آذربایجانی نشان داد و همزمان با تحصیل در دانشگاه نزد یوسف عظیم زاده، ساز قارمان را فرا گرفت و از استادان جمهوری آذربایجان بهره فراوانی جست. از سال ۱۳۶۸ با ارکسترهای مختلف همچون سهند (به سرپرستی رشید وطن‌دوست) و هلال احمر تبریز، دانشگاه آزاد و غیره همکاری داشته‌است.

در سال ۱۳۷۵ با تشکیل گروه آراز کنسرت‌های متعددی را در داخل و خارج از کشور داشته و آلبوم‌های گلمدین، یالان دنیا، هایدی سویله، ریحان، آرزو قیزیم، بیاض گئجه لر، ایپک، سن سیز، وفاسیز، آغلاما، عصرین گوزلی، خبرین یوخدور، گئتمه قال، گوزللرین گوزلی، کیم بیلیر و یاواش یئری از جمله فعالیت‌های اوست.

آلبوم های رحیم شهریاری:
یاواش یئری
آغلاما
عصرین گوزلی
بیاض گجلر
باغ مشه
سن سیز
گتمه قال
گوزللرین گوزلی
کیم بیلیر

بایاتی قسمت اول

$
0
0
در این قسمت سعی می کنیم تمام بیاتی های اذری را با کمک دوستان و اعضا که جایش در قسمت شعرو انجمن خالی است جمع اوری کنیم و خوشحال میشویم اگر دوستان و بازدید کنندگان ابیات ترکی و بیاتی دیگری را داشتند در این قسمت ثبت کنند
----------------------
من عاشیقام هر آیلار
هر اولدوزلار ،هر آیلار
بوردا بیر گول بیتیبدی،
سوسوزوندان هارایلار.
من عاشیقام هر آیلار،
هر اولدوزلار هر آیلار،
باشیم جلاد الینده ،
دیلیم سنی هارایلار.-
*************
قاشلارین قیبله گاهدی،
قیبله دئسم گوناهدی،
داغلارا دومان چوکسه،
اوداغ من چکن آهدی
*************
پنجره نین میللری
آچیپ قیزیل گوللری
اوغلانی یولدان ایللر
قیزین شیرین دیللری
از پشت میله‌های پنجره‌ای که در آن گل‌های سرخ روییده است، حرف‌های شیرین معشوق، عاشق را شوریده تر می‌کند.
***************************
عزیزینم گوللر
آغ بیلکلر گوللر
دریاجا عقلین اولسا
یوخسول اولسون گوللر

عزیزم ریش سفیدان و بزرگان تو را مورد نیشخند قرار می‌دهند اگر به اندازه دریا عقل داشته باشی ولی بی پول و ندار باشی.

آپاردی چایلار منی
هفته‌لر، ایل‌لر منی
یوکوم قورقوشوم یوکی
یوردو بو تایلار منی

هفته و سال‌ها همچون رودخانه مرا با خود می‌برند در حالی که سنگینی بار غم آزارم می‌دهد.

در این بایاتی‌ها دو مصراع اول درآمد و برداشتی است که به منظور بیان اندیشه و احساس مندرج در دو مصراع آخر طرح شده است. بنابراین، وظیفه مصراع اول ایجاد زمینه برای بیان و انشاد دو مصراع بعدی است. مصراع‌های اول و دوم معمولاً با وصف طبیعت و یا وصف حال و به طور کلی با توصیفی مشهور و قابل لمس آغاز می‌شود و زمینه را برای طرح یک واقعیت، بدان‌سان که برای گوینده مطرح است، فراهم می‌سازد. این خصوصیات یکی از جنبه‌های متمایز نوع بایاتی بوده و موجب آن می‌شود که دو مصراع اول چون فی‌البداهه و به قصد ترادف سروده می‌شوند، در دو یا چند بایاتی هم شکل و متقارن باشند؛ ولی مصراع‌های سوم و چهارم مضامین و معانی متغیر و مستقل از هم پیدا کنند:

من عاشیقم هر آیلار
هر اولدوزلار هر آیلار
بوردا بیر گل بیتیبدی
سوسوزوندان هارایلا

هر ماه و هر سال مانند ستاره‌ها و ماه از عشق می‌سوزم. اینجا گلی روییده است که از تشنگی و بی آبی بی تاب است.

من عاشیقام هر آیلار
هر اولدوزلار هر ایلار
باشیم جلاد الینده
دیلیم سنی هارایلار

مانند ستاره و ماه هر ماه و هر سال عشق می‌ورزم. در حالی که سرم در دستان جلاد است زبانم نام تو را فریاد می‌زند.

بایاتی‌ها از نظر وزن همیشه هفت هجایی هستند ولی از لحاظ وجود تقطیع در مصراع‌ها یکسان نیستند. عده‌ای از بایاتی‌ها بدون تقطیع هستند، بعضی ۳+۴ و برخی به شکل ۴+۳ تقطیع می‌شوند، در یک عده بایاتی‌ها ترتیب تقطیع در مصراع‌ها نیز به هم می‌خورد و پس و پیش می‌شود؛ ولی این تغییر محل تقطیع، هیچ‌گونه سکته‌ای بر روانی و سلاست آن وارد نمی‌سازد.

از جنبه‌های بدیعی و لفظی بایاتی‌ها، روانی و انسجام خاص آن هاست. بایاتی‌ها رنگ‌آمیزی و زیبایی‌های شگفت زبان خلق را به‌طور وسیع در خود جای می‌دهند، قالب‌های کوتاه و منسجم این نغمات احساس انگیز، از هر نوع عبارت‌پردازی و تصنع برکنار بوده و در عین سادگی بدایع لفظی را از تعبیر و تشبیه و کنایه و استعاره و مجاز در بافت خود نقش می‌زنند.

کمی دقت در این بایاتی‌ها که بر حسب تصادف از ردیف صدها بایاتی نقل می‌شود، می‌تواند چشم اندازی از این بدایع را در دیدگاه ذوق واحساس نمایان سازد.

قاشلارین قبیله گاهدی
قبله دئسم گوناهدی
داغلار دومان چوکسه
او داغ من چکن آهدی

اگر ابروانت را قبله گاه بنامم، گناه است، آنها را قبیله گاه خودم می‌خوانم! اگر دیدی که کوه‌ها در میان مه گم شدند آن مه آهی است که من کشیده‌ام.

عاشیق سوزون گیزله در
سوزون دوزون گیزله در
سن چنمه چیخاندا
لاله اوزون گیزله در

عاشق راز دلش را پنهان می‌کن و زمانی که تو به گلگشت میانی لاله از شرم رویش را پنهان می‌کند.

آچیلارم گول کیمی‌
اوخورام بلبل کیمی‌
گویلومه دگن اولسا
ساراللام سونبول کیمی‌

همچون گل‌ها شکوفا می‌شوم و مانند بلبل آواز می‌خوانم. اگر کسی دلم را بشکند مانند سنبل زرد و پژمرده می‌شوم.

یکی دیگر از زیبایی‌های لفظی بایاتی‌ها، به کار رفتن ظریف و ماهرانه جناس در این نوع شعر شفاهی است.

من عاشیق گول انباری
گول اکدیم گول انباری
هجران قویماز گوز آچام
درد قویماز گولم باری

همه جا گل کاشتم ولی دوری نمی‌گذارد که چشمهایم را باز کنم و غم نمی‌گذارد که خندان باشم.

بایاتی‌ها از نقطه نظر محتوی و مضمون از یک سو مظهر و آئینه زلال عشق و آرزو و امید و رنج و شادی و از سوی دیگر کتاب ناگشوده معتقدات و آداب و رسوم و خصایل و خلق و خوی قومی انسان‌های ساده و پاکدل در طول نسل‌ها و قرن‌هاست.

نقش فائق و چشمگیر ذوق و احساس انسانی در ابداع و حراست این آثار، برای آن عده از افراد که آثار فولکلوریک را صرفاً محصول فانتزی و عوالم رویایی و خیال پردازی عامه می‌پندارند، این توهم را ایجاد کرده است که این نوع ادبیات عامیانه نیز تراوش ذهنیات خلق به تصور آورند و محتوی و مضمون مندرج در آنها را عوالمی دور از تاثیر و جاذبه زندگی عینی قلمداد کنند، در صورتی‌که با یک بررسی سطحی مسلم می‌گردد که این آثار نغز و پرسوز، قبل از هرچیز، از زندگی پرنشیب و فراز مردم مایه گرفته است.

مسلماً جنبه غنایی بایاتی‌ها اولاً در پذیرش و ترنم مسائل و موارد مختلف و همه جانبه بر ذوق و اندیشه عامه از این حدود مرسوم فراتر می‌رود و مضامین گوناگونی را در ادبیات کوتاه خود بازگو می‌کند و ثانیاً در بایاتی‌های عاشقانه هم که سرچشمه آن ظاهراً عشق و شوریدگی و دلبری و دلباختگی است، نشانه‌های برجسته زندگی عینی خلق نمودار است. مطلب این جاست که در همین بایاتی‌های عاشقانه، جنبه حزن و نامرادی و حسرت و درد و فغان بر جنبه نشاط و شادی تفوق دارد.

چه قدر نابجا خواهد بود اگر چنین به تصور آید که این بایاتی‌ها چیزی مربوط به عوالم ذهنی و رویایی سرایندگان و پردازندگان این آثار بدیع است.

این گرایش ذوق و احساس، در درجه اول انعکاس طبیعی و اجتناب ناپذیر زندگی دشوار و پرسوز و گدازی است که انسان در گذشته با سرنوشت خود بر آن بسته بوده است.

در دورانی که جان و تن انسانی در زیر یوع تعدی و ستم و بی عدالتی‌های اجتماعی منکوب می‌شد و نشاط و خنده در لب‌ها می‌خشکید و عشق و امیدها و آرزوها به جای شکفتن و ثمردادن به صخره‌های ناکامی و نابسامانی‌ها برمی‌خورد و موجی از دلهره و شکوه و رنج در دل و روح انسان برمی‌انگیخت هر یک از این‌ها مجوزی است که انسان از درد و رنج بنالد و بگوید:

آغلارام آغلار کیمی‌
دردیم وار داغلار کیمی‌
خزان اولدوق توکولدوق
وئرانا باغلار کیمی‌

مانند آدم‌ها گریان همیشه می‌گریم، زیرا ما به سان باغ‌های ویرانه خزان شدیم و فرو ریختیم.

موسیقی غم انگیز و سوزناکی که در میان کلمات ساده این دو بیتی‌ها موج می‌زند، حسب حال و ترنمات قلب و احساس انسان شور بخت، حسرت کشیده و محنت دیده‌ای است که در طول نسل‌ها و قرن‌ها ناکامی‌ها و نامرادی‌هایش فزون‌تر از کامیابی‌ها بوده است.

سرزمین آذربایجان به اقتضای موقعیت جغرافیایی و مواهب طبیعی سرشار خود، قرن‌ها مورد هجوم مهاجمان و عرصه تاخت و تاز یغماگران بوده است، این یورش‌ها و تاراج‌ها زندگی و آرامش مردم بی‌پناه را در هم ریخته و چه بس آنان را به ترک یار و دیار خویش ناگزیر ساخته است و تعداد کثیری از آنان را مانند بردگان زرخرید به نقاط دور دست و غربت رانده است.

دوری از وطن و احساس غربت و شمه‌ای از این ناگواری‌ها و نابسامانی‌ها مضمون و مایه یک رشته دیگر از بایاتی‌ها گشته است.

غوربته دوشدو یولوم
دشمن آلیپ ساغ سولوم
ائلدن آیری دوشه لی
یوخولانیبدی قولوم

گذرم به غربت افتاده است. در حالی‌که دشمن راست و چپم را فراگرفته است. از زمانی که از وطن دور افتادم گویی دستانم به خوابی عمیق فرو رفته است.

من عاشیق آه و زاردا
جانیم درده آزاردا
او گوندن کی قول اولدوم
ساتیلدیم هر بازاردا

دائم در حال ناله و آه و زاری هستم؛ زیرا از زمانی که برده شدم در هر بازاری مورد معامله واقع شدم.

در این بایاتی‌ها، هیجانات قلب پُر دردی را که در شرایط غربت دچار خواری و خفت و اسارت و بردگی گشته است می‌توان لمس کرد.

انسانی که با تارهای جسم و جانش به زادگاه و موطن خود پیوند دارد، وقتی به اجبار از آن دور افتد همیشه با اشتیاق و خاطره وطن خواهد زیست و حتی دریوزه‌گی در وطن را بر بی نیازی در غربت ترجیح خواهد داد:

عزیزیم وطن یاخچی
کونگی کتان یاخچی
غربت یئر جنت اولسا
ینده وطن یاخچی

عزیزیم وطن خوب و زیباست به زیبایی پیراهن کتان! اگر‌غربت بسان بهشت باشد. باز هم وطن از آن بهتر است.

عزیزیم دیلن گز
باغدا گوله دیلن گز
غربتده خان اولونجا
وطنینده دیلن گز

بخند و در باغ‌های وطن به گلکشت بپرداز. اما این را بدان که اگر در غربت خان و پادشاه باشی، باز هم وطن بهتر است.

دردی جانکاه از این همه حسرت و ناکامی و شوربختی بر روح انسان سرازیر می‌شود و به ساز و نغمه او آهنگی سوزناک و ترنمی حزن آلود می‌بخشد:

فلکین داد الیندن
اولمادیم شاد الیندن
یامان یئرده ییخیلدیم
توتمادی یاد الیمدن

از دست فلک نالانم زیرا که هیچ موقع مرا شاد نکرد، در موقعیت خیلی حساسی زمین خوردم در حالیکه بیگانه دستم را نگرفت.

اگر همه بایاتی‌ها جمع شوند و از دید جامعه‌شناختی و مردم‌شناختی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند، تاریخ مدونی می‌شود که مجموعه‌ای از شیوه زندگی، هستی‌شناسی، و باورهای فلسفی، اخلاقی و اجتماعی و دینی این قوم در آن منعکس خواهد شد. این نوع سخن در واقع عالی‌ترین نوع سخن شعر سرزمین آذربایجان است و در فرهنگ شفاهی این مردم به دلیل گستردگی و مضمون‌های گوناگون، ایجاز در کلام و قالب‌های دلنشین، بایاتی‌ها رتبه‌ای والا دارند و تاریخ و گذشته پرافتخار و باشکوه این سرزمین را می‌توان در لابه‌لای هزاران بایاتی گنجانده شده در گفت‌وگوی این مردم مشاهد کرد.

سوتک آرخا دولاندیم
ساپ تک چارخا دولاندیم
ظالیم فلک الیندن
قورخا قورخا دولاندیم

همچون آب بر گرداگرد رودخانه گردیدم و همچون نخ بر محور قرقره چرخیدم. از دست فلک ظالم با ترس و اضطراب زندگی کردم.

باهاسیز داشدی دونیا
چوروک آغاشدی دونیا
کیمه دئیم دردیمی‌
بوتون قان یاشدی دونیا

دنیا به مانند سنگی کم بها و چوبی خشکیده است. به‌که بگویم این درد را که دنیا سراسر اشک و خون است.

تنوع و رنگانگی مضمون، یکی از جنبه‌های برجسته بایاتی‌ها است. از میان انواع قالب‌های گوناگون ادبیات منظوم عامیانه، نوع بایاتی در احاطه و ترنم مسائل و حقایق مختلف زندگی خلق، متمایز است.

جنبه تنوع مضمون در نوع بایاتی به قدری نمایان است که برخی از گردآورندگان و مصنفین بایاتی، اساس کار خود را بر تقسیم‌بندی آنها از نظر محتوی و مضمون قرار می‌دهند و بایاتی را در سرفصل های معینی مانند بایاتی‌های عاشقانه و وصف حال، زندگی خانوادگی، رنج و نارضایتی، فراق و انتظار، صداقت و مردانگی، پند و حکمت، معتقدات و پندارها و از این قبیل تدوین می‌کنند. همین گونه بایاتی‌ها از نظر محتوا موکد دیگری است بر اینکه چشمه‌های جوشان بایاتی‌ها، زندگی است. زندگی خلق با تمام گوشه‌های و سایه روشن‌ها و نشیب و فرازهای آن.

سیر و گلگشت در گلزار رنگانگ و دامن گستر بایاتی‌ها ما را با مضامین و اندیشه‌ها و احساس‌هایی از همه نوع روبه‌رو می‌سازد.

در اینجا ما با یک طرف با مضامینی از نوع بایاتی زیر برخورد می‌کنیم که نشان پندارها و اوهام دنیای کهن در آن عیان است و انسان برای احتراز از بیماری و چشم زخم، به معجزه گیاهان توسل می‌جوید.

اوزه‌رلیک سان هاواسان
هر بیر درده داواسان
درد قاپیدان گلنده
سن باجادان قورارسان

درمان هر دردی ای اسپند و زمانی که درد از در می‌آید، از پنجره بیرونش می‌کنی.

و از طرف دیگر با مضامین واقع بینانه‌ای از نوع بایاتی زیر روبه‌رو می‌شویم که در آن نقطه نظر فلسفی و عامه نسبت به طبیعت و زندگی انسان انعکاس یافته است:

عاشیقین هاراییندان
ائل یاتماز هاراییندان
گونده بیر کرپیچ دوشور
عومرومون ساراییندن

ایل از دست فریاد و ناله عاشق خواب ندارد و من غمناکم از اینکه هر روز از شمار آجرهای عمرم یکی می‌افتد.

قالب بایاتی در یک‌جا مضمون لالائی‌های مادرانه را می‌پذیرد و از محبت‌های زلال و نوازشگرانه مادر درباره فرزند لبریز می‌شود.

لالای دیدم یاتاسان
قیزیل گوله باتاسان
قیزیل گولون ایچینده
شیرین یوخو تاپاسان

فرزندم! برایت لالایی می‌خوانم که بخوابی و در انبوه گل‌های سرخ ناپدید شوی. در میان آن گل‌ها خواب شیرینی ببینی.

لای لای بشیگیم لای لای
ائویم اشیگیم لای لای
سن یات شیرین یوخودا
چکیم کشیگین لای لای

به‌خواب ای گاهواره من! به‌خواب ای خانه و اثاث من! فرزندم محو خواب شیرینی باش تا من پاست را بدهم.

و در جایی دیگر احساس ستایش‌آمیز انسان ساده روستا و صحرا را درباره ی حیوانات اهلی بازگو می‌کند.

ننه م او نازلی قویون
قرقاوول گوزلی قویون
پنیری کسمه کسمه
قاتیقی اوزلی قویون

مادرم به‌سان آن گوسفند نازنینی است که چشمانش شبیه قرقاوول است، گوسفندی که پنیرش بریده بریده و ماستش پرچرب است.

در میان بایاتی‌هایی که مضمون غنایی دارند، بایاتی‌های عاشقانه جای وسیعی به خود اختصاص می‌دهند عشقی که در بایاتی‌ها جان می‌گیرد و بارور می‌شود، عشق موهوم آسمانی و افسانه‌ای نیست، عشقی است قابل لمس که از راز بقای حیات سرچشمه می‌گیرد و با احساس جمال‌پرستی انسان آبیاری می‌شود و آنگاه دل حساس و نقش پذیر سراینده به ستایش سودا زده و بی‌پروای جمال و زیبایی مبدل می‌کند:

باغلاریندا اوزوم وار
گتمه دایان گوزوم وار
گوزلریندن قورخورام
قاشلاریندا گوزوم

ای کسی که باغ‌هایت پر از انگور است، نرو! زیرا که من چشمان به دنبال توست. اگرچه از چشمانت می‌ترسم ولی چشمم به دنبال ابروانت روان است.

ولی حتی در این وادی بی‌قراری و بی‌پروایی انسان ساده همه دل و احساس خود را نمی‌بازد و آنجا که زیبایی صورت و پاکی سیرت در برابر هم قرار می‌گیرد، دومی را بر اولی برتر می‌شمارد:

آغ آلما، قیزیل آلما
نیمچیه دوزول آلما
چرکین آل نجیب اولسون
بداصیل گوزل آلما

سیب سفید و سیب طلا در درون سینی ردیف شده‌اند. زن زشت و نجیب از زن زیبای نااهل بهتر است.

یکی از مسایل اجتماعی و انسانی مهمی که تقریباً در قسمت عمده نمونه ادبیات عامیانه آذربایجان و از جمله بایاتی‌ها به طور فراوان و جاندار از آن سخن می‌رود ستایش از خصایل مردانگی و صداقت و وفاداری و نفرت و انزجار از جبن و ریاکاری و نامردی است. احساس متضاد انسان در برابر این عوالم مثبت و منفی اجتماعی قبل از هر چیز نمودار آن است که انسان ساده در مکنون دل در فراخ نای زندگی اجتماعی پاسدار خصایل نیک و خصم آشتی ناپذیر زشتی‌هاست:

عزیزیم کاساد اولماز
مرد الی کاساد اولماز
یوز نامردین چوره یین
دوغراسان کاسا دولماز

عزیزم دست مرد هیچ زمانی خالی نمی‌ماند و کاسه‌اش پر نمی‌شود اگر نان صد نامرد را در آن خرد کنی و بریزی.

من ایگیت دالداسیندا
مرد ایگیت دالداسیندا
نامرد اصلان اولسادا
سیغینما دالداسیندا

من به جوانمردی تکیه دادم و به تو می‌گویم که اگر نامرد اصلان هم باشد، به او تکیه نکن.

در یک رشته از بایاتی‌ها نظریات اعتقادی و طنزآلود عامه درباره بی‌عدالتی‌ها، عدم توازن اجتماعی بازگو می‌شود.

این نوع بایاتی‌ها که از نظر محتوا شباهت زیادی به حکم و امثال عامه پیدا می‌کند روح اعتراض خلق را با نازک اندیش و نکته سنجی و به سبکی طنز آلود نمودار می‌سازد.
عاشیق گلیر سازی وار
غمزه سی وار نازی وار
هر باهارین بیر قیشی
هر قیشین بیر یازی وار

نوازنده با ساز و آواز و ناز می‌آید، که هر بهاری زمستانی دارد و هر زمستانی بهاری دارد.

خصلت آهنگ‌دار و موزون بایاتی‌ها امکان می‌دهد که خلق قسمت عمده ترانه‌ها و نغمات عامیانه را از میان بایاتی‌ها برگزیده و یا ترانه‌ها و نغمه‌های جدید را در شکل و قالب بایاتی بپروروانند. از این نظر بایاتی‌ها راه بسیار نزدیکی با موسیقی فولکلوریک پیدا می‌کنند.

البته هنگام اجرای بایاتی، سراینده بر حسب مضمون و آهنگ بایاتی و به اقتضای ذوق و قریحه خویش آن را با تغییرات و اضافاتی همراه می‌سازد و از آن جمله به اول، وسط، و آخر آنها اضافات و برگردان‌هایی از نوع «من عاشیق»، «عزیزیم آبالام» و «ای داد بی داد» و از این قبیل می‌افزاید.

عزیزیم داغدا نه وار
ائل کوچوپ داغدا نه وار
دور گئدک دلی مجنونی
لیلی سیز داغدا نه وار
عزیزم ایل کوچ کرده است و دشت دیگر صفایی ندارد، مجنون! برخیز تا از دشت برویم زیرا که بدون لیلی سوت و کور است.
دانلود قسمت دوم بایتیلار فایل پی دی اف - برای باز کردن نرم افزار Adobe Reader را نصب نکنید این نرم افزار در قسمت کامپوتر - نرم افزار ا در این انجمن موجود جهت دانلود

.pdf  Bayati.pdf (اندازه: 1.02 MB / تعداد دفعات دریافت: 4)

بیگرافی . شعر حیران خانم

$
0
0
اجازه مدیران من جون عاشق شعر حیران هستم هم بیگرافی و هم نمونه اشعارش را در این پست درج می کنم اگه از دوستان هم کسی شعرهای دیگر از حیران داره در اده این مطلب اضافه کنه
حیران خانم دختر کریمخان کنگرلوی دنبلی آخرین حاکم نخجوان از خاندان کنگرلوی دنبلی، شاعره نامدار قرن سیزدهم هجرى قمرى از زنان نامدارِ طایفه دنبلی است. از تاریخ حیات و شرح حال وى اطلاع دقیقى در دست نیست و آنچه نویسندگان و محققین در خصوص زندگانى وى به نگارش در آورده‌اند متناقض می‌باشد. حیران ظاهراً تخلص او بوده و وى نام دیگرى داشته است.

محمّد على خان تربیت تولد وى را شهر تبریز درج کرده، و برخى از محققین او را متولد نخجوان دانسته‏اند و رشد و نماى وى را در شهر ارومیه روستاى«خانقاه سرخ» که به زبان ترکى«قزل خنیه» مشهور است در سه فرسخى ارومیه و پایین‏تر از کارخانه قند درج کرده‏اند.

نویسندگان کتاب «بزرگان و سخن سرایان آذربایجان غربى» این شاعره نامى را جزء شعراى ارومیّه و مؤلف کتاب «دانشمندان آذربایجان» و دکتر جواد هیئت در کتاب«آذربایجان ادبیات تاریخینه بیر باخیش» او را اهل تبریز معرّفى می‌نمایند در حالى که خود اعتراف دارد که از طایفه دنبلى است.

شهر خوى و خاندان دنبلی با هم رابطه ناگسستنی دارند و اقامت چند ساله حیران خانم در ارومیّه و تبریز را نمی‌توان دلیل بر این گرفت که او اهل آن دو شهر است، چنان که عبدالرّزاق دنبلى متخلص به مفتون، بهاءالدّین دنبلى و عدّه‌اى از بزرگان این خاندان را فقط به خاطر این که از خاندان دنبلى هستند جزء بزرگان خوی یاد کرده‌اند با این که می‌دانند محل زندگی آن دانشمندان خوی نیست، فقط چون دنبلى هستند و دنبلی‌ها با خوى پیوند جدا نشدنی دارند جزء بزرگان خوی محسوب نموده‌اند.

به هر صورت حیران خانم چون دنبلى است به خوى اختصاص دارد اگر چه زادگاه و محلّ نشو و نمایش در خوى نباشد.

مؤلفین بزرگان و سخن سرایان آذربایجان غربى می‏نویسند: خواننده عزیز توجّه دارد که طایفه دنبلى از قدیم الایّام در صفحات خوى و سلماس سکونت داشته‌اند و تاریخ عمومى و اجتماعى آذربایجان غربى از حادثاتى حکایت دارد که به دست بزرگان این طایفه به وقوع پیوسته است. با توجّه به این واقعیّت مسئله انتساب حیران به این خاندان از دو حال خارج نیست، یا باید تصوّر کرد که اجداد وى در زمان‏هاى قدیم از خوى به نخجوان نقل مکان کرده‏اند و یا لزوماً باید معتقد بود که تعدادى از این دنابله نیز در نخجوان اقامت داشته‏اند.

در تذکره زنان سخنور(ص181) حیران خانم خواهر کریمخان معرفی شده ولی با توجه به اشعار خود او، مشخص می‌گردد که وی دختر کریمخان بوده است. حیران خانم در یکى از اشعارش در مورد حسب و نسب خویش می‌گوید:

پرسى اگر ز نسبتِ «حیرانِ» دلفگار

از خادمانِ شیر خدا، شاه دین، على است

باشد ورا حسب، ز عزیزان نخجوان

او را ولى، نسب ز کریم خان دُنبُلى است

در جایى دیگر به تیره و طایفه خود اشاره کرده و چنین می‌سراید:

چو ابر گریه کند دنبلى و کنگرلو

الهى همچو من افشار و قجر سوزد پدر

خاندان کنگرلوی دنبلی از سال 1747 میلادی تا سال 1834 میلادی به مدت 87 سال در نخجوان و سایر مناطق تابع آن حکومت داشته‌اند از سال 1747 تا سال 1787 حیدر قلی‌خان سپس پسرش کلبعلی‌خان تا سال 1823 حکومت داشتند بعد از آن احسان‌خان تا سال 1828 و کریم‏خان به عنوان آخرین نفر از آن خاندان تا سال1834 میلادی که نخجوان توسط روس‌ها متصرف گردید در آن سرزمین حکومت داشت سپس به اردوی نایب السلطنه پیوسته و از سران سپاه عباس میرزا بود. در جنگ قرابابای نخجوان از طرف نایب السلطنه فرمانده سپاه بود که به شکست و فرار سپاه روس منجر گردید. اجدادش در روزگاران سابق از دنبلی‌‏هاى حوالى سکمن آباد، چورس و خوى جدا شده و در حوالى ارس استقرار یافته بودند. در منابع تاریخی قید گردیده که امیر احمدخان شهید بعد از دیدار با نادرشاه و اطمینان از حمایت وی، عده‌ای از خانواده‌های دنبلی را در اطراف رود ارس مسکن داد.

حیران خانم در نخستین دوره جنگ‏هاى ایران و روس در سال 1182 خورشیدی و انعقاد پیمان ننگین «ترکمنچاى» و الحاق قسمتى از سرزمین عزیز ایران به خاک روسیّه، به همراه پدر و اعضاى خانواده به ایران آمدند و مدتى در تبریز اقامت نمودند. سپس راهى ارومیّه شده و در روستاى «قِزِلْ خَنْیَه»، در 18 کیلومترى ارومیّه که از طرف عباس میرزا به عنوان تیول به کریم‏خان واگذار شده بود اقامت گزیدند. هم اکنون بازماندگان کریم خان در این روستا ساکن بوده و به نام خانوادگى «کریملو» اشتهار دارند و حیران خانم از اسلاف همین خاندان است .

در فراق یار:

با عزیمت حیران از نخجوان به ایران نامزدش که لحظه‏اى تحمل دورى او را نداشت به علت نامعلومى به ایران نیامد و در آنجا ماندگار شد. حیران آن دختر آشفته و پریشان، پس از استقرار در ایران، اشعار سوزناکى در فراق نامزدش سروده که این هجران در بیشتر اشعارش نمایان است.

حال ما را که کند عرض به جانانه ما

شود آگاه ز حال دل دیوانه ما

جرعه نوشیم ز خمخانه وصل رخ او

سر بر افلاک کشد ناله مستانه ما

لال شد از ستمش بلبل طبع حیران

سوخت در آتش شوقش پر پروانه ما

دورى راه و عدم امکان ارسال نامه و پیک‏هاى منظم باعث گردیده بود که رفته رفته از طرف دشمنان حیران خانم چنان شایع گردد که نامزدش دیگر علاقه‏اى به او ندارد. او در شعرهایش گاهى خطاب به نامزدش تمناى ارسال نامه می‌‏کند تا خاطر غمدیده خود را با آن شاد کند:

گاه با مکتوب ما را یاد ساز

خاطر غمدیدگان را شاد ساز

لااقل اى مه سپهر وفا

گاه با نامه یاد ساز مرا

نیست لایق ایا مه تابان

خلق گویند بى‌وفاست فلان

درباره ازدواج حیران و چگونگى آن اطلاع صحیحى در دست نیست و گویا او به یاد محبوب نخجوان، دل خوش داشته و از ازدواج سر باز زده است و شاید هم در همان روستاى قزل خنیه- به احتمال ضعیف- تن به ازدواج یکى از اقوام خود داده است. در هر حال اگر بتوانیم شعر زیر را خطاب به همسرش عنوان کنیم باید نتیجه بگیریم که از وصلت خود خرسند نبوده و در آرزوى آزادى است.

تا به کى می‌کشی تو در بندم‏ نیستى راستى خداوندم

من ندانم چه کرده‏ام به قضا که به دامت چنین برافکندم

به جفایى چنین به حال خودم‏ گاه می‌گریم و گهى خندم

گر برانى که تا خلاص شوم‏ به خدا نیز از تو خرسندم

از اشعار وى استنباط می‌شود که از عمرى طولانى برخوردار بوده و زمان سه پادشاه قاجار را درک کرده است. بنا به نوشته تربیت، موقع وفات هشتاد سال داشته است. وفات وى بین سال‏هاى 1222 تا 1232 خورشیدی در تبریز اتفاق افتاده است.

روزگارم نمود چون نومید

غیر ذکر حبیب نیست کلید

عمرم از دست شد چو تیر از شَست

برف پیرى مرا به سر بنشست

حیران خانم تا پایان عمر در انتظار نامزدش بود و این از نوع بیان غالب اشعارش پیداست. چنان چه او در تمام خطاب‏هاى خود به نامزدش، حتّى در پیرى و در بستر مرگ او را جوان خطاب می‌نماید.

پیرم اگر که بخت ما یار شود

این گردش افلاک مددکار شود

غم نیست ز پیرى‏ام جوان می‌گردم

دلدار به ما اگر که غمخوار شود

غم نیست اگر که غم نموده پیرم

در دست فراق دوست دستگیرم

آن یوسف دهر گر مرا بنوازد

خود گشته جوان عمر از سر می‌گیرم

آخرین شعر او که در بستر مرگ با عنوان «الوداع» سروده:

الوداع اى ماه تابان الوداع

الوداع اى شاه خوبان الوداع

می‌کنم آه و فغان با سوز دل

چون رسیده وقت هجران الوداع

از درت اى مونس قلب حزین

می‌روم با چشم گریان الوداع

از فراقت اى طبیب مهربان

درد ما را نیست درمان الوداع

چون که هجران شد نصیب جان ما

اى عزیزان و محبّان الوداع‏

با دل پر حسرت و با جان زار

دور می‏گردم ز جانان الوداع

چون وداع واپسین است اى جوان

رحم کن بر حال حیران الوداع

استقبال حیران از اشعار شاعران بزرگ:

حیران خانم ذهنى خلاق و ذوقى سرشار داشته و غالباً در سرودن شعر در انواع گوناگون قصیده، غزل، رباعى، مخمس، ترجیع بند توانا بوده است. به اعتقاد پژوهشگران حیران خانم تسلط عجیبى بر صناعات شعرى داشته و به استقبال شعراى مشهور ایران رفته و اشعار آنها را جواب گفته است. حیران خانم در استقبال از این شعر مشهور رودکى:

بوى جوى مولیان آید همى

یاد یار مهربان آید همى

با دو غزل به او جواب گفته که در زیر می‌آوریم:

از دو زلفت بوى جان آید همى

عنبر از زلفت عیان آید همى‏

عنبر است آن عطر یا گل یا گلاب

از دو زلفت روان آید همى

چون نقاب از روى ماهت وا کنى

مرحبا از انس و جان آید همى

احسن اللّه خیزد از اهل جهان

بارک اللّه ز آسمان آید همى

از دل زارم ز هجران رُخَت

صد هزار آه و فغان آید همى

آه من از سینه پر سوز من

گویى از آتش دخان آید همى

گر ببیند روى تو حیران زار

بر تن خسته روان آید همى

***

این مه است از آسمان آید همی

یا گل است از گلستان آید همی

بر سر بیمار عشقش ناگهان

آن طبیب مهربان آید همی

حلقه‌های زلف را بگشا ز هم

مرغ دل بر آشیان آید همی

از درم چون آن پری داخل شود

بر تن خسته روان آید همی

دوری او را چو دل یاد آورد

همچو بلبل بر فغان آید همی

بر سر و بر دل به تن حیران را

عقل و هوش و نقد جان آید همی

شعر شهریار

$
0
0
ائـــــوده بیــــر ایـل آه چکــــــرم خبــر یـوخ
ائــــــودن چیخـــام مـــــن اویـانا ، یار گلی
تای توشلاریم ، چوله چیخـا ، گون چیخـار !
من چیخــــاندا یــاغیش گئتسه ، قـار گلی


خــــــان ائـــــوینه ، شئر گله ، قویروق بولار !
بیزیـــــم ائوه ، کــــــور ایت گله ، هــار گلی !
خلقه قونـــــــاق گلی ، گؤزی ســـورمه لی ...!
بیزیم ائـــودن ، کـور گئتمه میش ، کـار گلی !!!


بختیــــــمه آرواد نه چیخـــــــــا ، بیلمیــــــرم ؟
بئللی دی کی ســـــــارساغا ، سوسـار گلی !!!
بیـــــــر \"اوچ اتک\" اندازادیـــــــــــر اگنیــــــــمه !
\"سالیسبــــــــوری\" گن گلمــــه سه دار گلی !!!

دولتلــــی یه یــــــــــاس دا گلـــــه اوینــــــــایار !
بیز کاسیبــــــــا طوی گلـــــــه ، آخســار گلی !!!
غم یوکــــــــوندن ، کدخدانیـــــن حصّــــه سی ...
خـــــردل اولــــــی ، بیزیمکی خــــــــالوار گلی !!!

کتــــــــده بیزی دویولّه ، بیر هــــــاوار یــــــــوخ ...!
بیز بیـــــر کلمه حق دانیشـــــاق ، جــــار گلی ...!
دارغاشــــــاییرتلار بیـــــــزه سرکــــــــار چیخـار !
دار دیبینـــــــدن قـــــورتـــــــولار ، ســـردار گلی !



بوندان بئله ، ئــــــــوزگه گؤره م ، ئـــــــوزگه دن ...
منّــــــــــت چکیـــــــر ، غیـــرتیــــــــمه عار گلی !
ایشــــــــچی ، تویــــوق کسنده من بــــاخانمام ...
بیــــــــلمم نئــــــــــجه اوره گینــــــــده وار گلی ؟



غمــــــدن منیـــــم ، بیر عینـــــــک وار گـؤزومده ...
ایشیـــــــق آیدیــــــــن گـــون ، گــؤزومه تار گلی ...!
عشقیـــــم دوشـــــوب یـــــادیمه ، گـؤزلر داشـار ،
باهـــــــاردا سئـــــل آتلــــــانی چــــــایلـــار گلی ...!



چوخ شـــــــاعیرین طبعی دونــــــار بــــوز کیمی ...
\"شهریــــــــــار\"ین شعـــــــری ده ، قاینـــار گلی !!!
شعرفارسی وای مادرم از شهریار


آهسته باز از بغل پله ها گذشت
در فكر آش و سبزي بيمار خويش بود
اما گرفته دور و برش هاله ئي سياه
او مرده است و باز پرستار حال ماست
در زندگي ما همه جا وول ميخورد
هر كنج خانه صحنه ئي از داستان اوست
در ختم خويش هم بسر كار خويش بود
بيچاره مادرم
هر روز ميگذشت از اين زير پله ها
آهسته تا بهم نزند خواب ناز من
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از اين بغل كوچه ميرود
چادر نماز فلفلي انداخته بسر
كفش چروك خورده و جوراب وصله دار
او فكر بچه هاست
هرجا شده هويج هم امروز ميخرد
بيچاره پيرزن ، همه برف است كوچه ها
او از ميان كلفت و نوكر ز شهر خويش
آمد بجستجوي من و سرنوشت من
آمد چهار طفل دگر هم بزرگ كرد
آمد كه پيت نفت گرفته بزير بال
هر شب در آيد از در يك خانه فقير
روشن كند چراغ يكي عشق نيمه جان
او را گذشته ايست ، سزاوار احترام :
تبريز ما ! بدور نماي قديم شهر
در ( باغ بيشه ) خانه مردي است باخدا
هر صحن و هر سراچه يكي دادگستري است
اينجا بداد ناله مظلوم ميرسند
اينجا كفيل خرج موكل بود وكيل
مزد و درآمدش همه صرف رفاه خلق
در ، باز و سفره ، پهن
بر سفره اش چه گرسنه ها سير ميشوند
يك زن مدير گردش اين چرخ و دستگاه
او مادر من است
انصاف ميدهم كه پدر رادمرد بود
با آنهمه درآمد سرشارش از حلال
روزي كه مرد ، روزي يكسال خود نداشت
اما قطارهاي پر از زاد آخرت
وز پي هنوز قافله هاي دعاي خير
اين مادر از چنان پدري يادگار بود
تنها نه مادر من و درماندگان خيل
او يك چراغ روشن ايل و قبيله بود
خاموش شد دريغ
نه ، او نمرده ، ميشنوم من صداي او
با بچه ها هنوز سر و كله ميزند
ناهيد ، لال شو
بيژن ، برو كنار
كفگير بي صدا
دارد براي ناخوش خود آش ميپزد
او مرد و در كنار پدر زير خاك رفت
اقوامش آمدند پي سر سلامتي
يك ختم هم گرفته شد و پر بدك نبود
بسيار تسليت كه بما عرضه داشتند
لطف شما زياد
اما نداي قلب بگوشم هميشه گفت :
اين حرفها براي تو مادر نميشود .
پس اين كه بود ؟
ديشب لحاف رد شده بر روي من كشيد
ليوان آب از بغل من كنار زد ،
در نصفه هاي شب .
يك خواب سهمناك و پريدم بحال تب
نزديكهاي صبح
او زير پاي من اينجا نشسته بود
آهسته با خدا ،‌
راز و نياز داشت
نه ، او نمرده است .
نه او نمرده است كه من زنده ام هنوز
او زنده است در غم و شعر و خيال من
ميراث شاعرانه من هرچه هست از اوست
كانون مهر و ماه مگر ميشود خموش
آن شيرزن بميرد ؟ او شهريار زاد
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد بعشق
او با ترانه هاي محلي كه ميسرود
با قصه هاي دلكش و زيبا كه ياد داشت
از عهد گاهواره كه بندش كشيد و بست
اعصاب من بساز و نوا كوك كرده بود
او شعر و نغمه در دل و جانم بخنده كاشت
وانگه باشكهاي خود آن كشته آب داد
لرزيد و برق زد بمن آن اهتزاز روح
وز اهتزاز روح گرفتم هواي ناز
تا ساختم براي خود از عشق عالمي
او پنجسال كرد پرستاري مريض
در اشك و خون نشست و پسر را نجات داد
اما پسر چه كرد براي تو ؟ هيچ ، هيچ
تنها مريضخانه ، باميد ديگران
يكروز هم خبر : كه بيا او تمام كرد .
در راه قم بهرچه گذشتم عبوس بود
پيچيد كوه و فحش بمن داد و دور شد
صحرا همه خطوط كج و كوله و سياه
طوماز سرنوشت و خبرهاي سهمگين
درياچه هم بحال من از دور ميگريست
تنها طواف دور ضريح و يكي نماز
يك اشك هم بسوره ياسين چكيد
مادر بخاك رفت .
آنشب پدر بخواب من آمد ، صداش كرد
او هم جواب داد
يك دود هم گرفت بدور چراغ ماه
معلوم شد كه مادره از دست رفتني است
اما پدر بغرفه باغي نشسته بود
شايد كه جان او بجهان بلند برد
آنجا كه زندگي ،‌ ستم و درد و رنج نيست
اين هم پسر ، كه بدرقه اش ميكند بگور
يك قطره اشك ، مزد همه زجرهاي او
اما خلاص ميشود از سرنوشت من
مادر بخواب ، خوش
منزل مباركت .
آينده بود و قصه بيمادري من
ناگاه ضجه ئي كه بهم زد سكوت مرگ
من ميدويدم از وسط قبرها برون
او بود و سر بناله برآورده از مغاك
خود را بضعف از پي من باز ميكشيد
ديوانه و رميده ، دويدم بايستگاه
خود را بهم فشرده خزيدم ميان جمع
ترسان ز پشت شيشه در آخرين نگاه
باز آن سفيدپوش و همان كوشش و تلاش
چشمان نيمه باز :
از من جدا مشو
ميآمديم و كله من گيج و منگ بود
انگار جيوه در دل من آب ميكنند
پيچيده صحنه هاي زمين و زمان بهم
خاموش و خوفناك همه ميگريختند
ميگشت آسمان كه بكوبد بمغز من
دنيا به پيش چشم گنهكار من سياه
وز هر شكاف و رخنه ماشين غريو باد
يك ناله ضعيف هم از پي دوان دوان
ميآمد و بمغز من آهسته ميخليد :
تنها شدي پسر .
باز آمدم بخانه چه حالي ! نگفتني
ديدم نشسته مثل هميشه كنار حوض
پيراهن پليد مرا باز شسته بود
انگار خنده كرد ولي دلشكسته بود :
بردي مرا بخاك كردي و آمدي ؟
تنها نميگذارمت اي بينوا پسر
ميخواستم بخنده درآيم ز اشتباه
اما خيال بود
اي واي مادرم
Viewing all 228 articles
Browse latest View live